Nature's 10 یا ده چهرهی برتر Nature، فهرستی سالیانه از ده چهرهی شاخص علمی است. این فهرست شامل افرادی است که نقش یا موقعیت آنها تأثیر زیادی بر علم گذاشته است. در ادامه بیوگرافی کوتاهی از این افراد و مهمترین اکتشافات و رویدادهای مرتبط با آنها ارائه شده است.
یوآن کائو: پژوهشگر گرافن
یوآن کائو دانشجوی دکترا، موفق به خاصیت ابررسانایی صفحات کربنی ضخیم پی برد.
یوآن کائو یک نوجوان معمولی نبود. تا سن هجدهسالگی موفق به دریافت درجهی کارشناسی ارشد از دانشگاه علوم و فناوری چین در هفئی شد و برای شروع دورهی دکترا به ایالاتمتحده رفت. روند پیشرفت او به سرعت ادامه یافت تا اینکه در سن ۲۱ سالگی موفق به انتشار دو مقاله در مورد رفتار عجیب لایههای ضخیم اتم کربنی شد. این مقاله مقدمهای برای ایجاد شاخهای جدید در فیزیک شد. کائو میداند موقعیت او معمولی نیست اما معتقد است شخصیت او خاص نیست. دورهی کارشناسی او کمتر از چهار سال بود و به گفتهی خودش بعضی درسهای کسلکننده را نادیده گرفته است.
قبل از پیوستن کائو به آزمایشگاه دانشگاه فناوری ماساچوست (MIT) در سال ۲۰۱۴، گروه پژوهشی پابلو جارلیو، هررو کار روی لایهبندی و چرخاندن صفحات کربن در زاویههای مختلف را آغاز کرده بود. وظیفهی کائو بررسی اتفاقاتی بود که هنگام پیچ خوردن یک لایهی گرافنی در پشتههای دولایهای رخ میدهد. این ویژگی از نظر تئوری میتواند رفتار ماده را تغییر دهد.
بسیاری از فیزیکدانها به این نظریه شک داشتند تا اینکه کائو هنگام ساخت پشتههای به هم پیچیده، شاهد پدیدهای عجیب بود. گرافن با قرار گرفتن در معرض یک میدان الکتریکی کوچک و سرد شدن تا دمای ۱.۷ درجه بالای صفر مطلق (که معمولا باعث انتقال جریان برق میشود) به عایق تبدیل شد. این پدیده در نوع خود شگفتانگیز بود. به عقیدهی کائو این کشف تأثیر زیادی بر جامعهی علمی خواهد داشت؛ اما بهترین نتیجهی این آزمایش تبدیل صفحات به ابررسانا بود که با کمی تغییر میدان میتوان به این هدف رسید. در یک ابررسانا برق میتواند بدون مقاومت جریان پیدا کند.
مقالههای مرتبط:
قابلیت قرار دادن کربن ضخیم در یک وضعیت الکترونیکی پیچیده با یک چرخش ساده، فیزیکدانها را تشویق کرد که این رفتار را در دیگر مواد پیچخوردهی دوبعدی هم جستجو کنند. حتی بعضی هم امیدوارند گرافن بتواند بر ابررسانایی مواد پیچیدهتر در دماهای بالاتر تأثیر بگذارد. به عقیدهی کوری دین، فیزیکدان دانشگاه کالیفرنیا در شهر نیویورک، فرصتهای زیادی برای کار روی این نظریه وجود دارد.
با آزمونوخطاهای متعدد میتوان به زاویهی جادویی گرافن(چرخش بین صفحات گرافن با زاویهی ۱.۱ درجه) دست پیدا کرد؛ اما کائو خیلی زود توانست با قابلیت اطمینان بالا به این نتیجه برسد و به یکی از پیشتازان روش پاره کردن یک صفحهی گرافنی و ساخت یک پشته از دولایه با جهتگیری یکسان و ترازبندی موفق تبدیل شد. همچنین سیستم برودتی را هم به گونهای تغییر داد تا خاصیت ابررسانایی واضحتر باشد.
کائو عاشق جداسازی اشیاء و بازسازی آنها است. در واقع او یک بندزن یا مونتاژکنندهی خوب است. در وقت آزاد خود به کار با تلسکوپ خانگی و عکاسی از آسمان شب میپردازد. هررو دربارهی او میگوید:
هر بار وارد دفتر میشوم با بینظمی زیادی روبهرو میشوم. کامپیوترهایی که از هم جدا شدهاند و بخشهایی از تلسکوپ روی میز او قرار دارند.
همکاران کائو میگویند، بااینکه کائو جوان و خجالتی است اما با پشتکار خود به بلوغ رسیده است. برای مثال راهی برای گردآوری تیم جارلیو، هررو از طریق بخش مهندسی برق دانشگاه MIT پیدا کرد. از طرفی پس از آنکه نتایج قابل انتظار را از آزمایشهای خود نگرفت، شروع ناامیدکنندهای در مقطع دکترا داشت. جارلیو هررو میگوید: او خوشحال نبود اما خود را برای یک شروع سخت آماده کرد و به کار خود ادامه داد.
حالا کائو ۲۲ سال دارد و هنوز از مسیر شغلی خود کاملا مطمئن نیست اما میگوید گرافن هنوز جای کار زیادی دارد. به گفتهی چانگان ژنگ، سرپرست کائو و راهنمای او در دانشگاه علوم و فناوری چین، دانشگاههای سراسر جهان نه تنها برای مشاغل پست دکترا بلکه برای موقعیتهای دانشگاهی به او چشم دوختهاند. ژنگ میگوید: از میان فیزیکدانهای ماده در چین، همه نام او را میشناسند. در چین این ستارهها به خوبی دیده میشوند.
دانشگاه با آغوش باز پذیرای او است اما ژنگ انتظار دارد کائو فعلا در ایالاتمتحده بماند.
ویوین اسلون: تاریخشناس انسانی
یک دیرینهشناس که موفق به یک گونهی کهن و شاخص انسان اولیه از نوع هومینین پیوندی شد: نیمی نئاندرتال و نیمی دنیسوان.
ویوین اسلون معتقد بود در آزمایش DNA سه سال پیش، روی استخوانهای مرتبط با دو گونهی انسان اولیه اشتباهی رخ داده است. بر اساس آزمایشها نیمی از ژنوم مانند نئاندرتالها و نیمهی دیگر منطبق با توالیهایدنیسوان بود (گروهی از انسانهای آسیایی). اسلون، متخصص ژنتیک دیرینهشناس در مؤسسهی انسانشناسی تکاملی مکس پلانک در لایپزیک آلمان از اطمینان خود نسبت به این اشتباه میگوید.
اسلون از اشتباه مطمئن بود اما نتوانست خطای موردنظر را پیدا کند به همین دلیل نتایج را با همکاران خود به اشتراک گذاشت و به تحلیل عمیق آنها پرداخت. بر اساس تستهای بعدی، نمونهی مؤنث بالغ و جوان به نام دنی(همکاران اسلون این نام را برایش انتخاب کرده بودند)، فرزند یک نمونهی مؤنث نئاندرتال و یک نمونهی مذکر دنیسوان است که تقریبا ۹۰ هزار سال پیش زندگی میکردند.
ترکیب ژنومهای دنیسوان و نئاندرتال خبر از اصلاح نژادی میدادند اما محصول مستقیم چنین آمیزشی هرگز تاکنون کشف نشده بود. خبر این کشف که در ماه آگوست منتشر شد به گوش دیگر دانشمندان و افکار عمومی رسید و مقدمهای برای صدها مقاله و هزاران توییت مختلف شد.
به گفتهی ایزرائیل هیشکوویتز دیرینهشناس، دیدگاه اسلون در میان همکاران منحصربهفرد است و به پژوهشهایشگفتانگیز دورهی کارشناسی اسلون اشاره کرد که در زمینههایی مانند باستانشناسی، انسانشناسی، پاتولوژی و آناتومی منتشر شده بود؛ هرشکوویتز در ادامه میگوید:
اسلون در یک آزمایشگاه استریل DNA متولد نشده است اما وقتی در مورد نئاندرتال صحبت میکند، گویی آن را تجسم میکند و میبیند. او روح و روان و آناتومی نئاندرتال را حس میکند.
اسلون به دلیل کمبود سوابق مکتوب، از ژنتیک و دیگر روشهای علمی برای پژوهشهای ماقبل تاریخی استفاده میکند. او میگوید:
به هر چیزی استنتاج کنید مربوط به گذشتگان است. درست مانند حل یک معما.
بیشترین قسمت پژوهشهای دیرینهشناسی او متمرکز بر غار دنیسوا، یک غار بزرگ در جنوب سیبری است که ریشهی نام دنیسوان هم از آن گرفته شده است. گونههای دنیسوان همزمان با گونههای نئاندرتال زندگی میکردند.
اولین پروژهی اسلون از این غار توالیسازی DNA دندان چهارمین نمونهی دنیسوان کشف شده بود. او با همکاری یک تیم پژوهشی روشی را ابداع کرد که میتواند دیرینهشناسی را متحول کند. در این روش نیازی به یافتن استخوانهای هومینین نیست. همکاران اسلون بیش از ۲۳۰۰ تکه استخوان را برای یافتن دنی بررسی کردند.
اسلون همچنان روی مواد بهدستآمده از غار دنیسوا و DNA هومینینها ادامه میدهد. البته انتظار یک کشف دیگر مانند دنی را ندارد اما با جستجوی ژنومهای کهن میتوان از تمام انواع مانند روابط خانوادگی بین انسانهای کهن یا شرایط زندگی تأثیرگذار بر سلامت آنها آگاه شد. او امیدوار است در آینده به بررسی زندگی هومینینهای ساکن در مناطقی غیر از اوراسیا بپردازد و به عقیدهی او این بخش هنوز دستنخورده و ناشناخته باقی مانده است.
هی جیانکوئی: پژوهشگر CRISPR
ادعای یک دانشمند برای تولید نوزاد با ژنهای ویرایش شده، جنجالهای زیادی را در سطح بینالمللی به دنبال داشت.
وقتی هی جیانکویی در ماه نوامبر اعلام کردن ژنوم دو نوزاد را تغییر داده است، میدانست از یک مرز جدید اخلاقی در حال عبور است. این تغییر ژنوم به گونهای است که به نسلهای بعدی منتقل میشود. او با هدف محافظت از دختران دو قلو در برابر ویروس HIV، ژنوم آنها را با روش کریسپر ویرایش کرده بود و در تولد نوزادان دوقلو گفت:
میدانم این کار جنجالی خواهد شد اما معتقدم خانوادهها به این فناوری نیاز دارند و من به خاطر آنها انتقادها را قبول میکنم.
واکنش به این خبر بسیار فراتر از حد انتظار جیانکویی بود. او به دلیل نادیده گرفتن ملاحظات اخلاقی و قرار دادن دختران در معرض خطر به خاطر منافع نامشخص به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. دانشگاه جنوبی علوم و فناوری شن ژن چین از این پروژه اعلام برائت کرد. وزارت علوم چین هم ادامهی این پژوهش را ممنوع کرد. در حال حاضر او با هیچ روزنامه یا مطبوعاتی مصاحبه نمیکند و درست به همان سرعتی که ظاهر شده بود از صحنهی جهانی ناپدید شد.
ویرایش ژنتیکی، تخصص اولیهی جیانکوئی نبود. اولین مقاله در وب سایت او مربوط به ده سال پیش با موضوع فیزیک کوانتومی است. در سال ۲۰۱۰، مقالههایی با موضوع اقتصاد، تکامل و ماهیت بخشهای تکراری و کنجکاوDNA در ژنومهای باکتریایی منتشر کرد. در آن زمان به خاطر توالیسازی ژنوم از او قدردانی شد. جیانکویی شرکتی هم به نام Direct Genomics در شن ژن تأسیس کرد این شرکت بازار توالیسازی پزشکی را هدف قرار داد و موفق به جذب میلیونها دلار سرمایه شد.
اما هدف اصلی جیانکویی ویرایش ژنتیکی بود. او در آزمایشگاه خود در MIT با فان ژنگ یکی از پیشتازان کریسپر ملاقات کرد اما فان ژنگ در مورد ویرایش جنینهای انسانی به او هشدار داد. مارک دی ویت، متخصص ژنتیک دانشگاه برکلی کالیفرنیا میگوید به همین صورت به او هشدار داده است. جنیفر داودا در برکلی یکی از دیگر پیشتازان روش کریسپر، درخواست جانکویی برای ملاقات را رد کرد زیرا معتقد بود هدف او انجام کار مرتبط با این فناوری نیست.
جیانکویی یک میراث پیچیده از خود به جای گذاشت. دانشمندان حالا نگران مسائلی مانند سرمایهگذاری، تصویب یا پشتیبانی عمومی از ویرایش ژنتیکی هستند. اگرچه این فناوری، دیدگاهها و روشهای مفیدی را برای پیشگیری از اختلالهای مهلک ژنتیکی ارائه میدهد اما هنوز هم تعدادی معتقدند این روش مفید نیست.
جس وید: قهرمان گوناگونی
فیزیکدانی که صدها صفحهی ویکیپدیا را در تلاش برای ارتقای بیوگرافی دانشمندان ویرایش کرد و نوشت.
وقتی جسی وید نوشتن روزانهی صفحات ویکیپدیا را آغاز کرد، انتظار نداشت تلاشهای او مورد توجه جهانی قرار بگیرد. او به ویرایش صفحات شخصیتهای علمی میپرداخت که کمتر مورد توجه قرار گرفته بودند؛ اما در ماه جولای با نوشتن مطلبی در مورد یک کامنت تمسخرآمیز، با سیلی از حمایتها روبهرو شد.
وید به عنوان یک فیزیکدان پلیمر در کالج سلطنتی لندن، پروژههای علمی بسیاری را با هدف توسعهی تنوع و گوناگونی انجام داده است. او عادت خود برای نوشتن یک صفحه در روز را زمانی شروع کرد که فهمید ۹۰ درصد ویراستارهای ویکیپدیا مرد هستند. او تاکنون ۴۰۰ صفحه ساخته و با سازمانهای مختلف در زمینهی ویرایش ویکیپدیا همکاری میکند. کار او الهامبخش بسیاری از شخصیتها و زمینههای علمی گوناگون شد.
به گفتهی لنا کیومبربچ، از دانشگاه سنت آندروس بریتانیا، سرعت و شفافیت دو عامل مهم و تأثیرگذار در پروژهی وید هستند. اگرچه ویرایشهای متعدد ویکیپدیا، مشکلات فراگیری و جامعیت مقالات علمی را کامل حل نمیکنند اما تلاشهایی مانند پروژهی وید به بالا رفتن انتظارات از چنین صفحاتی کمک میکنند. به عقیدهی کیومبربچ، وید لباس جدیدی به ویکیپدیا پوشانده است.
البته تنها دلیل مورد توجه قرار گرفتن وید، کمپین ویکیپدیای او نیست. او در ماه سپتامبر در آزمایشگاه فیزیکی ذرات اروپا (CERN) به سخنرانی در مورد جنسیت و کار مشارکتی خود پرداخت. در همان روز، فیزیکدانی به نامالساندرو استرومیا از دانشگاه پیسای ایتالیا در سخنرانی خود، توانایی زنان در فیزیک را زیر سؤال برد و به سیاستهای تشویقکنندهی گوناگونی جنسیتی حمله کرد.
وید از شبکههای اجتماعی برای دریافت بازخورد در مورد این مسئله استفاده کرد و این سخنان به شدت محکوم شدند. در نهایت استرومیا در حالی که یک پروژهی ناتمام در CERN داشت، از کار خود تعلیق شد.هدف وید ادامهی این فعالیتها از جمله ارائهی کتاب درجه دو به کتابخانهها است که توسط آنجلینا ساینی در مورد تصورات غلط جنسیتی نوشته شده است. وید میگوید:
به عقیدهی من عملکرد تیمهای مختلط و دو جنسیتی در پژوهش بهتر است و به نتایج پایدارتر و خلاقانهتری میرسند.
والری ماسون دلموت: ناظر زمین
یک متخصص آبوهوا که مشوق اصلی گزارش IPCC در مورد گرمایش جهانی بود.
در ماه اکتبر، والری ماسون دلموت و همکاران او اخبار هشداردهندهای را در مورد زمین و آیندهی آن منتشر کردند. بر اساس این گزارش، دمای زمین تنها در چند سال ۱.۵ درجهی سانتیگراد افزایش خواهد یافت. این افزایش دما در اواسط قرن نوزدهم موجی از تغییرات را به دنبال داشت که میتوان به تغییر اکوسیستم و مرگ صخرههای مرجانی اشاره کرد.
گرمایش جهانی در گزارش ویژهی IPCC (هیئت میاندولتی تغییرات آبوهوایی) مطرح شد که ماسون دلموت نقش اصلی آن را برعهده داشت. دلموت به عنوان متخصص آب و هوایی آزمایشگاه علوم محیطی و آبوهوایی درGif sur Yvett فرانسه و یکی از اعضای کارگروه IPCC (که به ارزیابی علوم فیزیکی تغییرات آب و هوایی میپردازد) به گردهمایی مؤلفان این گزارش، هماهنگسازی پروژه و در نهایت تصویر این گزارش کمک کرد.
IPCC بیشترین زمان را به ارزیابیهای خود اختصاص میدهد اما گزارش افزایش دمای ۱.۵ درجهای خیلی سریع منتشر شد. این گزارش از پژوهشی سخن گفت که صرفا چند هفته پیش از تأیید پیشنویس نهایی برای نظارت دولتی منتشر شده بود. ماسون دلموت دراینباره میگوید:
من به این گزارش افتخار میکنم. مهلت ما بسیار کم بود اما توانستیم اعتماد مؤلفان را جلب کنیم.
بر اساس این گزارش، بهترین ایده برای مبارزه با گرمایش جهانی زمین، محدود کردن افزایش دما تا ۱.۵ درجهی سانتیگراد است. اما ثابت نگهداشتن افزایش دما تا ۱.۵ درجه مستلزم اقدامات فوری برای کنترل نشر گازهای گلخانهای است؛ و حتی اگر ملتها بتوانند تا اندازهای به این هدف دست پیدا کنند، دنیا بسیار متفاوت خواهد بود: احتمال نابودی کل اکوسیستمها در بیش از ۶٪ از سطح سیاره و ناپدید شدن ۷۰ الی ۹۰ درصد از صخرههای مرجانی وجود خواهد داشت. به عقیدهی یکی از مؤلفان این گزارش هوگ گولدبرگ (مدیر مؤسسهی تغییرات آبوهوایی دانشگاه کویینزلند در سنت لوسیای استرالیا) نمیتوان این گزارش را نادیده گرفت.
دیانا لیورمن، متخصص جغرافیای دانشگاه آریزونا در توسکان، معتقد است پروژهی دلموت، تنوع و گوناگونی را در IPCC افزایش داده است. در آخرین ارزیابی که در سال ۲۰۱۴ تکمیل شد، زنان ۲۲ درصد از تیم پژوهشی IPCC را تشکیل دادند؛ در این گزارش میزان حضور زنان به ۴۰ درصد رسیده است.
یکی از کارهای ماسون دلموت تلاش برای افزایش نقش دانشمندان و پژوهشگران تازهکار نیمکرهی جنوبی است. او برای ارزیابی بعدی آبوهوایی در سال ۲۰۲۱ هم روالهایی را برای افزایش مشارکت مؤلفان ارائه کرده است (برای مثال میتوان به یک ابزار مشارکتی آنلاین اشاره کرد، این ابزار برای دانشمندانی در نظر گرفته شده است توانایی صحبت در طول جلسات را ندارند).
پژوهشگرها از رشتههای متعدد در جهت تجزیهی منابع علمی روی هر فصل کارکردند. به گفتهی دلموت نتیجهی بهدستآمده، تحلیلی با تمرکز کمتر روی سناریوهای نشر آلودگی و تمرکز بیشتر روی سیاستهای اجتماعی، فناوری و دولتی بود که بدون تشدید فقر یا نابرابری در سراسر دنیا میتوانست منجر به تغییر شود.
ماسون دلموت در اواخر سال ۲۰۱۸، به مدت ده روز در مورد گزارش و فرآیند وسیعتر IPCC در سازمان ملل سخنرانی کرد. حالا او و دیگر همکاران در حال کار روی دو گزارش دیگر هستند. یک گزارش در مورد زیستبومهای زمین و دیگری در رابطه با اقیانوسها و مناطق قطبی. قرار است این گزارشها به ترتیب در آگوست و سپتامبر ۲۰۱۹ منتشر شوند. ماسون دلموت میگوید:
مشارکت در این گزارشها داوطلبانه است اما من هم با محدودیتهایی هم روبهرو هستم. گاهی لازم بود شبها یا آخر هفتهها هم به پژوهش بپردازم به همین دلیل نمیتوانستم وقت زیادی را صرف دختران و همسر خود کنم. او این کار کمی خستهکننده و درعینحال انگیزهبخش است.
آنتونی براون: نقشهبردار ستارهها
ستارهشناسی که دادههای گایا از کهکشان راه شیری را مرتب و سازماندهی کرده است.
برای بسیاری از ستارهشناسها، کریسمس امسال در تاریخ ۲۵ آوریل و درست در ساعت جهانی ۱۰:۰۰ رخ داده است. در این تاریخ دانشمندان مأموریت گایا (مأموریت آژانس فضایی اروپا) اولین مجموعه دادهای این فضاپیما را منتشر کردند: یک کاتالوگ ۵۵۱ گیگابایتی از موقعیتها و حرکتهای دقیق بیش از ۱.۳ میلیارد ستاره.
پژوهشگرهای سراسر جهان به بررسی این دادهها علاقهمند شدند؛ اما آنتونی براون، ستارهشناس رصدخانهی لیدن در هلند، در رویارویی با این مجموعه حس متفاوتی داشت و گفت: خستهکننده است.
براون دلیل خوبی برای این حرف داشت. او رهبری کنسرسیوم تحلیل و پردازش دادههای پروژهی گایا را برعهده داشت؛ گروهی شامل بیش از ۴۰۰ پژوهشگر که سالها با اعداد و ارقام کار کردهاند. هدف فضاپیمای گایا (پرتاب در سال ۲۰۱۳) ردیابی آسمان و ثبت نور ستارهها است. تبدیل دادههای فضاپیما به اطلاعات دقیق موقعیتهای ستارهای، حرکت و دیگر ویژگیها به پردازشهای پیچیده نیاز دارد.
برای پژوهشگرهایی که از دادههای گایا برای بررسی رازهای کهکشان راه شیری استفاده میکنند، کار براون جذابیت کمتری دارد. براون با یک شخصیت آرام و حسابشده از سال ۲۰۱۲ درکنسرسیوم پردازش دادهای فعالیت میکند. او بیشتر با امور مدیریتی مانند هماهنگی و نشست با اعضای کنسرسیوم و اطمینان از سازماندهی دادههای مأموریت سروکار دارد.
تخصص و توجه براون برای موفقیت مجموعه دادهای گایا هم اهمیت زیادی دارد و تا کنون در بیش از ۷۰۰ مقالهی پژوهشی به این مجموعه ارجاع داده شده است. با وجود خطاهای سیستماتیک در زاویهی شکست تلسکوپ (زاویه نسبت به ستارهها که امکان محاسبهی فاصلهها را به ستارهشناسان میدهند)، تلاشهای براون تأثیر زیادی بر موفقیت این پروژه داشت. به گفتهی امینا هلمی، ستارهشناس مؤسسهی ستارهشناسی کاپتین در گرونینگن هلند، تیم پژوهشی به جای جمعآوری دادههای بیشتر از گایا به منظور کاهش خطا، تصمیم گرفت مسئله را به صورت دقیقتر تعریف و توصیف کند. هلمی در مورد توانایی براون میگوید:
توانایی او برای ایجاد انگیزه در پژوهشگرها منحصربهفرد استپ من نمیدانم او چگونه این کار را انجام میدهد. ما همه به او احترام میگذاریم. حس مشترکی بین ما برای موفقیت گایا وجود دارد.
براون و همکاران او زمان کمی داشتند و حالا در حال آمادهسازی نسخهی بعدی دادهها هستند که در نیمهی اول ۲۰۲۱ منتشر خواهد شد. نسخهی بعدتر هم به همین ترتیب منتشر میشود. در ماه نوامبر، تصمیم به توسعهی مأموریت حداقل تا پایان ۲۰۲۰ اتخاذ شد. و براون که از سال ۱۹۹۷ روی دادههای گایا کار میکند، میگوید:
با بیش از ۲۰ سال کار روی این مأموریت، احساس میکنم گایا به بخشی از وجود من تبدیل شده است.
بی ین یئو: کمک به محیط زیست
وزیر جدید علوم و محیط زیست مالزی به یک صدای قوی علیه آلودگی پلاستیک تبدیل شده است.
بی یین یئو برای اولین بار در ارزیابی چاههای نفتی بیابانهای ترکمنستان، بحث در مورد آیندهی جهان و همینطور آیندهی شغلی خود را آغاز کرد. او معتقد بود انسان در نهایت از سوختهای فسیلی فاصله میگیرد به همین دلیل باید به فکر جایگزینهای شغلی باشد.
یئو چند سال بعد در سال ۲۰۱۰ با دریافت مدرک کارشناسی ارشد در مهندسی شیمی پیشرفته از دانشگاه کمبریج بریتانیا به وطن خود مالزی بازگشت. سپس به سیاست روی آورد و در سال ۲۰۱۳ موفق به کسب جایگاهی در هیئت قانونگذاری دولتی شد در همین زمان یک سونامی سیاسی در مالزی رخ داد: در تاریخ در تاریخ ۹ می ۲۰۱۸، ائتلاف قدرت که از سال ۱۹۶۳ بر سر کار بود، برکنار شد. دولت جدید با اعضای کابینهی خود از جمله یئو روی کار آمد، او در دولت جدید به سمت وزیر انرژی، علوم، فناوری، محیط زیست و آبوهوا منصوب شد.
یئو از دریافت چنین مقامی بسیار شگفتزده شد. برای او به عنوان زنی ۳۵ ساله که در شهر کوچکی در میان زمینهای نخل روغنی در جنوب مالزی رشد کرده بود، تصور این موقعیت مثل یک رویا بود. یئو در طی پنج سال به سیاستهای ملی حمله کرده بود و حالا میتوانست این سیاستها را تغییر دهد. در نتیجه از زمان شروع کاری رسمی خود در تاریخ دوم جولای، گامهای جسورانهای را برای اصلاح مدیریت و پژوهش محیط زیست مالزی برداشت.
هدف او، افزایش انرژیهای تجدیدپذیر از ۲ درصد به ۲۰ درصد تولید کل انرژی تا سال ۲۰۳۰ و در نتیجه بهبود بازار برق و افزایش بازدهی انرژی است. همچنین به یکی از مبارزان جدی آلودگی پلاستیک جنوب شرق آسیا تبدیل شد از نفوذ زبالههای پلاستیکی به مالزی انتقاد کرد و در سطح ملی واردات پلاستیک را ممنوع کرد. در تاریخ ۳۱ اکتبر، یئو یک نقشهی ۱۲ ساله را با هدف حذف پلاستیک در مالزی تا سال ۲۰۳۰ تدوین کرد که مستلزم پژوهش و تجاریسازی جایگزینهای سازگار با محیط زیست از جمله پلاستیکهای تجزیهپذیر است.
تلاشهای یئو به موازات نگرانیهای جهانی بر سر استفاده از پلاستیک پیش رفت. در ماه اکتبر، پارلمان اروپا به ممنوعیت استفاده از محصولاتی مانند نی و کارد و چنگالهای پلاستیکی رأی داد. بهاینترتیب تعداد زیادی از کشورهای دیگر هم ممنوعیتهای مشابهی را صادر کردند.
جولیان هاید، مدیرکل سازمان محیطی زیستی Reef Check مالزی در کوالالامپور با ستایش تلاشها و اهداف یئو میگوید: مهمترین نکتهی تلاشهای او، توجه به یک بازهی زمانی واقعی است. اما انجمن تولیدکنندگان پلاستیک مالزی (MPMA) مشکلات را فراتر از این میبیند.
به گفتهی چینگ یون وی، عضو کمیتهی پایداری MPMA تولیدکنندگان بومی میتوانند پلاستیکهای تجزیهپذیر تولید کنند اما این مواد هم به سرعت و کامل تجزیه نمیشوند و نمیتوانند مشکل آلودگی پلاستیک را حل کنند. بااینحال، یئو در مقایسه با وزرای قبلی، فرصتهای بیشتری را به MPMA داده است. یئو میگوید با سرمایهگذاری روی پژوهشهای بومی و تطبیق روشهای خارجی، مالزی میتواند فناوری موردنیاز پلاستیکهای تجزیهپذیر را توسعه دهد. او میگوید: وقتی کسبوکارتان به درستی پیش نمیرود باید به فکر یک راهحل دیگر باشید.
باربارا ری ونتور: کارآگاه DNA
متخصص ژنتیکی که به شناسایی یک قاتل سریالی کمک کرد و به این صورت راه را برای افزایش نقش DNA در حل جرائم هموار کرد.
در فوریهی ۲۰۱۷، یک بازرس از باربارا ری ونتور در مورد یک پروندهی جنایی کمک خواست. ونتور به عنوان یک حقوقدان بازنشسته در کالیفرنیای شمالی بیخبر از اینکه پروندهی موردنظر یکی از بدنامترین پروندههای قتل سریالی و تجاوز در تاریخ ایالاتمتحده است، با اطمینان این درخواست را پذیرفت.
پروژهی ونتور در سال جاری نهتنها منجر به دستگیری قاتل شد بلکه روشی قوی (و جنجالبرانگیز) برای شناسایی مجرمها از طریق شجرهنامهی ژنتیکی آنها ارائه داد. به گفتهی سیسی مور، سرپرست واحد شجرهشناسی قانونی در شرکت پارابون نانولبز در ریستون ویرجینیا، کار ونتور راه را برای طرفداران این روش هموار کرده است.
ونتور قبلا برای بررسی اجداد خود در زمینهی شجرهشناسی ژنتیکی آموزش دیده بود. در این روش از DNA برای تکمیل درختهای خانوادگی استفاده میشود. او از این ابزار و کمک دیگران (از جمله افرادی که به عنوان منطبق با فرزندان این الگو بودند) توجه پاول هولز بازرس کنترا کاستا در کالیفرنیا را به خود جلب کرد.
هولز در کالیفرنیا به دنبال تروریستی بود که در دههی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ فعال بود. این شخص با ارتکاب ۱۲ مورد قتل، ۴۵ مورد تجاوز و ۱۲۰ مورد سرقت به عنوان یک مجرم فراری با القابی مثل متجاوز ناحیهی شرقی، مزاحم شب و قاتل گلدن استیت شناخته شده است. به عقیدهی هولز، اگر ونتور در این پرونده تاریخچهی خانوادگی قاتل را کنار هم قرار میداد، میتوانست نام واقعی مجرم را پیدا کند.
ونتور یک پروفایل از DNA صحنهی جرم را در GEDmatch بارگذاری کرد که یک پایگاهدادهی عمومی برای شجرهشناسان است. اگرچه پایگاهدادهی GEDmatch به بزرگی وبسایتهای شجرهشناسی تجاری نیست اما بر اساس شرایط آن محدودیتی برای جستجوی پلیس وجود ندارد.
ونتور پس از چند جستجو شخصی را پیدا کرد که به نظر میرسید پسرعموی سوم یا چهارم قاتل باشد. او به کمک FBI و مقامات حقوقی محلی یک جد مشترک پیدا کرد و سپس یک درخت خانوادگی ساخت. در نهایت به نام ژوزف دی آنجلو افسر پلیس سابق در ساکرامنتو رسید. تست DNA با این نام تطبیق پیدا کرد.
مقالههای مرتبط:
بسیاری از شجرهشناسها از عملی بودن این روش آگاهاند اما هنوز در مورد حریم شخصی افراد اختلاف دارند. مور قبلا تلاش کرده است از این روش استفاده کند اما به دلیل جنجالها و همینطور ناآگاهی مردم، طرح او رد شده است. دستگیری دی آنجلو این مسئله را تغییر داد و انجمن شجرهشناسی این نوع کاربرد از دادهها را حداقل برای یافتن مجرمها پذیرفت.
کورت یس راجرز یکی از بنیانگذاران GEDmatch، به منظور افزایش شفافیت و سهولت استفادهی پلیس به اصلاح قوانین این طرح پرداخت. حالا محدودیتهای چنین پروندههایی برطرف شده است. شرکت پارابون نانولبز بر اساس همین روش، تقریبا ۲۰۰ پروندهی ارتکاب جرم را در GEDmatch بارگذاری کرده است که منجر به حداقل ۲۲ شناسایی و تعداد زیادی دستگیری شد.
ونتور هم تاکنون به بیش از ۷۰ پرونده کمک کرده است و علاقه و هیجان او به مشارکت بیشازپیش افزایش پیدا کرده است. او در طی پژوهشهای خود، عموی بزرگ قاتل را پیدا کرده است که در زمان جک قاتل، بازرس پلیس لندن بوده است.
روبرت جان اسمیتز: رهبر دسترسی باز
یک بوروکرات که زمینهای برای تحول انتشارات علمی فراهم کرد.
معمار حرکت جسورانهی امسال برای رهایی از پی والها در انتشارات علمی میگوید ایدهی خود را از یک منبع بسیار بعید گرفته است: خود ناشرها.
روبرت جان اسمیتز در ماه مارس توسط نمایندهی پژوهشی اتحادیهی اروپا، کارلوس موئدس، برای یک مأموریت یک ساله انتخاب شد. این مأموریت دسترسی بیشتر و سریع به مقالههای خارج از پی وال بود. اسمیتز به عنوان یک بوروکرات با تجربه در زمینهی سیاستگذاری علمی تصمیم گرفت به منبع مراجعه کند. او از ناشرها روش انجام کار را پرسید. به عقیدهی ناشرها سازمانهایی که حق پژوهش را پرداخت میکنند بر انتشارِ باز در مجلهها تأکید دارند.
بنابراین اسمیت تصمیم گرفت از سرمایهگذاران پژوهشی در برنامهی ماه سپتامبر کمک بخواهد. این طرح برای ایجاد تحول در انتشارات علمی درنظر گرفته شده بود.
اسمیت سالهای زیادی را صرف مدیریت سیاستگذاری علمی در کمیسیون اروپایی کرد و هشت سال به عنوان مدیرکل پژوهشی فعالیت کرده است. او ایدهی خود را با سازمانهای اروپایی درمیان گذاشت و پلن S را برای علم، سرعت، راهحل و تحول برنامهریزی کرد. تا زمان انتشار خبر توسط Nature، شانزده سرمایهگذار این طرح را امضا کرده بودند؛ لازم است نتایج کار مورد حمایت در زمان انتشار به صورت آزاد در دسترس قرار بگیرد، آغاز این دسترسی از سال ۲۰۲۰ خواهد بود.
به گفتهی اسمیت:
سالهاست که ناشرها نحوهی انتشار پژوهشها را تعیین میکنند. حالا زمان آن رسیده است که سرمایهگذارها کنترل را به دست بگیرند و تمام کارها به روشی متفاوت انجام شوند
هنوز برای پیشبینی تأثیر پلن S روی انتشارات پژوهشی زود است. جزئیات این پژوهش برای مشاوره در دسترس قرار دارند هستند و نتایج بیشتر به این بستگی دارند که چند سرمایهگذار این ایده را تطبیق میدهند اما به گفتهیپیتر سابر رئیس پروژهی دسترسی باز هاروارد و دفتر ارتباطات کمبریج، این کار حداقل میتواند دسترسی به پژوهشها را بهبود دهد. ایدهی اصلی هم با مخالفتهایی روبهرو شده است. برای مثال ناشرها میگویند این فرآیند کسبوکار آنها را مختل میکند. از طرفی بعضی پژوهشگرها هم نمیخواهند انتخابشان برای انتشار محدود شود.
اسمیتز با بینظمیهای فعلی در علم اروپا بیگانه نیست. او در سال ۲۰۰۷ مسئولیت هدایت سازمان سرمایهگذاری انجمن پژوهشی اروپایی (ERC) را برعهده داشت که متمرکز بر شایستهسالاری بود. در آن مقطع آنها مجبور بودند مردم هر کشور را نسبت به این موضوع متقاعد کنند.
افرادی که با اسمیتز کار کردند از توانایی او در رسیدن به توافق روی سیاستهای جنجالی شگفتزده نشدند. به گفتهی هلگا نووتنی، رئیس سابق ERC:
اسمیتز حافظهی فوقالعادهای در مورد مردم، رویدادها، اسناد و سیاستها دارد. ظرفیت شبکهسازی او تماشایی است.
حق اسمیتز برای دسترسی باز تقریبا به پایان رسیده است. سال آینده او برای کسب جایگاه استادی دانشگاه فناوری ایندهاون به وطن خود هلند باز خواهد گشت.
ماکوتو یوشیکاوا: شکارچی سیارک
ستارهشناسی که مأموریت جمعآوری نمونههای سیارک را هدایت میکند.
در تاریخ ژوئن ۲۰۱۸، فضاپیمای تحت هدایت ماکاتو یوشیکاوا به سیارکی به نام ریوگو رسید. فضاپیمای هایابوسا ۲در یک مانور دقیق و پس از طی مسیری سه ساله پیشرانههای خود را سوزاند تا هماهنگ با یک سیارک یک کیلومتری به دور خورشید بچرخد.
پس از گذر از این مرحله، یوشیکاوا و تیم او در سازمان اکتشافات هوافضایی ژاپن (JAXA) وارد فاز کاوش شدند. فضاپیما در اوایل اکتبر با موفقیت سه سیاره نورد کوچک را روی سطح ریوجو فرود آورد (این اولین تماس نزدیک با یک سیارک است).
هایابوسا ۲ سال آینده، در یک تست بزرگتر به جمعآوری نمونه از سطح ریوگو میپردازد. هر بیدقتی در هدایت میتواند منجر به نابودی آن شود. این فضاپیما در یک مانور جسورانهتر یک موشک به سمت سیارک پرتاب میکند و به تحلیل مواد برداشتی میپردازد. کاوشگر در سال ۲۰۲۰ با نمونهها به زمین بازمیگردد این نمونهها میتوانند حقایقی را از اوایل حیات تکامل منظومهی شمسی آشکار کنند.
یوشیکاوا قبلا نسبت به این مأموریت تردید داشت. او به عنوان یکی از ستارهشناسان JAXA موفق به ابداع دو عملیات نجات شگفتانگیز در کل تاریخ اکتشافات بدون سرنشین شد.
هایابوسا ۱ اولین مأموریت برای جمعآوری یک نمونه از سیارک بود که در سال ۲۰۰۵ به سیارک ایتوکاوا رسید. خیلی زود ارتباط واحد کنترل با فضاپیما قطع شد؛ اما تیم کنترل با وجود از بین رفتن موتور اصلی هایابوسا، برای بازیابی ارتباط و بازگشت آن به زمین تلاش کرد. یکی از بخشهای فضاپیما سوخت اما کپسول نمونهها نجات یافت.
در ادامهی مأموریتهای جاکسا در سال ۲۰۱۰، کاوشگر دیگری به نام آکاتسوکی در تلاش برای کاهش سرعت و ورود به مدار اطراف زهره دچار نقص در موتور شد. آکاتسوکی منحرف شد و تا سال ۲۰۱۵ چند بار به حول خورشید چرخید تا اینکه دوباره از زهره عبور کرد و در مدار قرار گرفت. یوشیکاوا میگوید:
با توجه به این که ژاپن سابقهی زیادی در اکتشافات اعماق فضا ندارد، بعضی از حوادث اجتنابناپذیر هستند. ما نیاز به تجربه داریم اما هایابوسا ۲ توانست بدشانسی تاریخی جاکسا را تا اندازهای جبران کند.
به گفتهی استفان اولامک، ژئو فیزیکدان مرکز هوافضای کلن آلمان و سرپرست توسعهی یکی از فضاپیماهای هایابوسا ۲ به نام MASCOT:
پذیرش ریسک و توانایی یادگیری از شکستها تلاشهای فضایی ژاپن را از سازمانهای محتاطتر غربی متمایز میکند. آنها به مأموریتهای جسورانه و پرخطر تمایل دارند که ناسا نسبت به قبول آنها مردد است».
به گفتهی آرلی موسی، اخترفیزیکدان سازمان فضایی فرانسه CNES در تولوز و یکی از مدیران پروژهیMASCOT:
یوشیکاوا بدون سابقهی زیاد توانایی منحصربهفردی برای رهبری بسیاری از آزمایشگاههای مختلف دارد و همین رمز موفقیت او در چنین مأموریتهایی است. او مهربانترین دانشمندی است که تاکنون شناختهام
یوشیکاوا از زمان کودکی به سیارکها علاقه داشت. داستان شازده کوچولو (رمان ۱۹۴۳ که شخصیت اصلی آن پسری است که روی یک سیارک زندگی میکند و زمین را میبیند) در این علاقهی او بیتأثیر نبوده است. به گفتهی یوشیکاوا، سیارکها تهدیدهای بالقوهای هستند که باید ردیابی شوند اما درعینحال منبع رازهای منظومهی شمسی و منبع احتمالی مواد برای کاوشهای فضایی آینده هستند. سیارکها اجرام بسیاری کوچکی در کیهان هستند اما برای آیندهی حیات و انسانها اهمیت دارند.
.: Weblog Themes By Pichak :.