با وجود اينکه مغز انسان تنها ۲ درصد از حجم کل بدن را تشکيل میدهد اما نياز روزانهی مغز براي تامين انرژی حدود نيمی از حجم کربوهيدرات مصرفی بوده و سوخت اصلی اين ارگان حياتی همان گلوکز، شيرين دوستداشتنی است!
زمانیکه اضطراب و استرس بر بدن تحميل میشود، نياز مغز حدود ۳۴ درصد افزايش مییابد و جهت تامين انرژی مضاعف جواز دسترسی به شيرينیجات صادر ميشود! کربوهيدراتها اصلیترين منبع انرژی با سرعت جذب بالا هستند. در اکثر تستهای تحليلی گروهی که تحت استرس قرار داشتند قبل از صرف غذا عملکردی ضعيف نشان دادند؛ در حاليکه همين نتايج بعد از خوردن يک وعدهی غذايی به حالت معمول بازگشت.
زمانیکه گرسنه هستيم، کل سيستم شبکهی مغزی فعال میشود. در قسمت مرکزی غدهی هيپوتالاموس قدامی-ميانی (VMH) و هيپوتالاموس جانبی وجود دارد. اين دو ناحيه که در بخش فوقانی مغز جای گرفتهاند، در تنظيم متابوليسم، تغذيه و عملکرد گوارشی نقش دارند. هستهی قوسی محل همگرایی نورورنها در هيپوتالاموس (ARH) که مانند يک دروازهبان حافظ دريچهی ورورد اطلاعات مربوطبه تنظيم غذا از ساير ارگانهای بدن به هيپوتالاموس است، زمانیکه مغز را با کمبود گلوکز مواجه ببيند، دروازهی ورورد پيامها را مسدود میکند. و به همين دليل هنگامیکه مغز نياز به تامين انرژی دارد، ابتدا به سراغ کربوهيدراتها میرويم حتی اگر گرسنه نباشيم!
پژوهشگران برای درک بهتر ارتباط بين عملکرد مغز و نقش کربوهيدراتها، گروهي ۴۰ نفره را در دو موقعيت مختلف تحت آزمايش قرار دادند. در گروه اول از شرکتکنندگان خواسته شد تا به مدت ده دقيقه در مقابل جمعيت سخنرانی کنند؛ در حاليکه در گروه دوم اين درخواست مطرح نشد. در پايان زمان تعيينشده، ميزان هورمون استرس کورتيزول و آدرنالين در هر دو گروه اندازهگيری شد.
با تدارک بوفهی غذا، نتايج به اين شکل ديده شد که افرادی که سخنرانی را بدون صرف غذا ارائه داده بودند، سطح استرس بالاتری در آزمايش خون آنها بهچشم میخورد و در مقايسه با گروه ديگر حدود ۳۴ درصد مصرف کربوهيدرات بيشتری در زمان صرف غذا داشتند.
اگر دليلش را بخواهيد؛ اغلب افراد در ساعاتی که مشغول کار هستند به دلايلی مانند استرس نياز بيشتری به منابع غذایی برای تامين انرژی دارند و اگر شخص چيزی نخورد يا نياشامد، مغز را وادار به استفاده از منابع گلوکز ارگانهایی مانند سلولهای چربی و عضلانی میکند و به اين ترتيب سيکل توليد هورمونهای استرسزا مانند کورتيزول افزايش میيابد.
اين تنها اشکال ماجرا نيست و در طولانیمدت میتواند منجر به خطر حملات قلبی يا بيماریهایی مانندافسردگی شود. مغز انسان میتواند برای جلوگيری از اينگونه عوارض انرژی مورد نياز را از روشهای ديگر تامين کند اما اين عملکرد نيز منفعتی ندارد و منجر به کاهش توانایی و پويایی قدرت ذهن میشود.
مقالههای مرتبط:
به منظور فراهم کردن سوخت مورد نياز مغز میتوان از هر ماده غذایی ميزان بيشتری مصرف يا اينکه روش راحتتر را انتخاب کرد و مستقيم سر مبحث جذاب غذاهای شيرين رفت!
حتی در کودکان نيز تمايل به شيرينیجات از همان ابتدای دوران نوزادي وجود دارد؛ چراکه اندازهی مغز نوزاد در مقایسه با حجم بدن به ميزان قابل توجهی بزرگتر است و انرژی بيشتری را درخواست میکند. منبع اصلی تامين انرژی در نوزادن از طريق شير مادر است که حاوی مقادير زيادی قند است. با گذشت زمان و ايام بزرگسالی به مرور نياز بدن به شيرينی کاهش میيابد اما به صفر نمیرسد والبته ميزان اين گرايش از فرد به فردی ديگر متفاوت است.
نتايج پژوهشها نشان میدهد افرادی که در سنين کودکی تحت استرسهای مختلف قرار داشتند، در بزرگسالی بيشتر حجم ظرف غذايشان را شيرينی و کربوهيدراتها تشکيل میدهد. در برخی موارد، مغز نمیتواند انرژی مورد نياز خود را از ذخاير بدن تامين کند حتی اگر پای منابع غنی چربی در ميان باشد و اين مسئله با استرس مزمن ارتباط مستقيم دارد. به اين افراد پيشنهاد میشود جهت اطمينان از اينکه مغزشان به ميان کافی انرژی دريافت میکند؛ هميشه به ميزان کافی غذا بخورند و حتیالامکان از محيطهای پراسترس دوری کنند.
بنابراين با وجود اينکه برخی از افراد در مصرف شيرينی و کربوهيدراتها روشهای خودکنترلی را در پيش ميگيرند؛ اما دلايل اصلی اشتياق به مواد غذایی شيرين تنها به عدم کنترل مربوط نيست و نيازمند نگاه عميقتر به سبک زندگی و موقعيتهای استرسزایی است که در گذشته و آينده همراهمان بودهاند.
.: Weblog Themes By Pichak :.