ايدز در ايران
معتبرترين منبع ارائه گزارشهاي آماري مربوط به اچآيوي و ايدز در ايران وزارت بهداشت و درمان است كه مطابق روال سابق بايد هر سه ماه يكبار به ارائه آخرين وضع بپردازد؛ اما با اين حال آخرين آماري كه از طريق اين وزارتخانه ارائه شده مربوط به پايان سال گذشته (1390) است.بنابراين آمار از زمان شناسايي نخستين موارد ابتلا در سال 1365 تا پايان سال 1390 بالغ بر 24 هزار نفر آلوده به ويروس اچآيوي شناسايي شدهاند كه از اين ميان حدود 90 درصد مبتلايان را مردان و حدود 10 درصد را زنان تشكيل ميدهند.نكته بسيار مهم در ميان آمارهاي ارائه شده، بيشترين بازه سني ابتلاست. 46 درصد افراد يعني چيزي حدود نيمي از مبتلايان در سنين بيست و پنج تا سي و چهار سالگي مورد شناسايي قرار گرفتهاند.بنابراين بيشترين خطر متوجه جمعيت جوان جامعه در دهه سوم و اوايل دهه چهارم زندگي آنهاست.هر چند آمار فوق تجميعي است يعني مربوط به كل دوره بيست و پنج ساله اين بيماري در ايران بوده و به همين دليل مورد انتقاد برخي كارشناسان قرار گرفته است، اما از آمارهاي ديگري در كنار اين آمار اصلي انتشار يافته، موارد مهمي را ميتوان استخراج كرد.مطابق اين بخش از آمار، 6/69 درصد كل موارد ابتلاي ياد شده در ميان معتادان تزريقي و از طريق استفاده مشترك از سرنگهاي آلوده، 5/10 درصد مربوط به آميزش، يك درصد از مادر به فرزند، يك درصد نيز از طريق خون و فرآوردههاي خوني و درنهايت 9/17 درصد بدون عامل مشخص و شناخته شده بودهاند كه البته بنا به گمانهزنيها، بخش مهمي از اين موارد نامشخص بايد در ارتباط با روابط محافظت نشده بوده باشد.
در كنار اين آمار سرراست، سه نكته را ميتوان مورد بررسي و تاكيد قرار داد:
اول: هر چند بيشترين آمار ابتلا، مربوط به معتادان تزريقي است، ابتلا در ايران از اين طريق آغاز نشده است.
نخستين موارد شناسايي شده همانطور كه پيشتر گفته شد مربوط به انتقال خون و فرآوردههاي خوني بوده كه از آن به «موج اول» اين بيماري ياد ميكنند. اين موج بزودي با شناخت عامل ابتلا شناسايي و مهار شد و همانطور كه آمار نشان ميدهد اكنون در پايينترين سطح عوامل ابتلا قرار دارد؛ اما پس از آن موج دوم جايگزين موج اول شد و استفاده از سرنگ مشترك در ميان معتادان تزريقي به عامل اصلي تبديل شد و «موج دوم» را به راه انداخت.
دوم: موجهاي اول و دوم شايد نگراني چنداني را در بين عموم افراد جامعه ايجاد نكند زيرا اين افراد خود را خارج از دايره افراد اين دو موج ميدانند. اما نكتهاي در آمار رسمي هست كه كمكم نگرانيهاي عمومي را نيز باعث خواهد شد. در مواردي كه بتازگي مورد شناسايي قرار گرفتهاند، سهم اعتياد تزريقي افت كرده و به 9/62 درصد رسيده و در عوض سهم برقراري روابط رشد نگرانكنندهاي داشته و به 2/21 درصد رسيده و اين زنگ خطري است كه آرام آرام آغاز موج سوم را اخطار ميدهد. در همين راستاست كه مسئولان وزارت بهداشت با نگراني اعلام كردهاند كه از حدود يك سال پيش ابتلا به ايدز از طريق روابط جنسي حدود 20 درصد رشد داشته است.اين مساله از آنجا نگرانكننده است كه ميزان آگاهي عمومي جامعه، بويژه جامعه جوان ايران، نسبت به مسائل جنسي و نيز نسبت به ايدز ناچيز است. مقوله اخير مهمترين موردي است كه هماكنون بايد مورد توجه برنامهريزان، خانوادهها و نوجوانان و جوانان قرار گيرد.ناآگاهي در زمينه آميزش، جامعه جوان ايران را با تبعاتي ناگوار آن هم در آيندهاي نه چندان دور مواجه خواهد كرد. اين هشداري است كه اخيرا وزير بهداشت از آن با عنوان «شعلهور شدن آتشفشان ايدز» ياد كرده است (فارس ـ شماره خبر: 13910906000289) و بسياري آن را «موج سوم» ناميدهاند.البته در اين هشدار، نكته ديگري نيز نهفته است كه بايد بسيار جدي گرفته شود.از جمله مواردي كه مربوط به اين مقوله از انتقال ويروس است و شايد در نگاه نخست بيربط به نظر برسد، مساله استفاده از مواد روانگردان و توهمزا بويژه موادي مانند شيشه است.اين مواد به دليل افزايش (به گفته وزير بهداشت) 8 تا 10 درصدي ميل جنسي، احتمال دستزدن به رفتارهاي پرخطر جنسي را بسيار افزايش خواهد داد.اين نكته را نيز فراموش نكنيد كه با استعمال اين مواد، فرد هوشياري چنداني براي به كارگيري امكانات پيشگيرانه نخواهد داشت و به همين دليل خطر ابتلا بسيار افزايش خواهد يافت.
سوم: همانطور كه پيشتر نيز ديديد، افراد ناشناخته مبتلا به ويروس اچآيوي در هر جامعهاي به طور ميانگين و با توجه به تخمينهاي آماري بينالمللي چيزي بين چهار تا پنج برابر افراد شناخته شده است. يعني اگر تعداد مبتلايان شناخته شده را 24 هزار نفر در نظر بگيريم، بين 96 تا 120 هزار نفر در جامعه به اين ويروس مبتلا هستند.به عبارت ديگر بين 72 تا 96 هزار نفر در ايران از ابتلاي خود به اين بيماري مهلك هيچ اطلاعي ندارند و براحتي ميتوانند اين بيماري را به ديگران، همسر يا حتي فرزندان خود (مربوط به مادران باردار يا شيرده) انتقال دهند.اگر نكته (دوم) فوق را به اين آمار بيفزاييم آنگاه معني «آتشفشان ايدز» يا به تعبير برخي «سونامي ايدز» را درك خواهيم كرد. آمار ارائه شده از پايگاه خبري تابناك (كد خبر: ۲۸۵۴۹۰) كه در ماه گذشته منتشر شده، متاسفانه واقعيت تلخي را به تصوير ميكشد.از 4222 شركتكننده در اين نظرسنجي كه طبيعتا همگي از سطحي از سواد و آگاهي برخوردارند كه از طريق اينترنت به يك پايگاه خبري مراجعه كرده و در نظرسنجي آن شركت كنند، حدود 65 درصد اعلام كردهاند كه تاكنون ضرورتي براي انجام آزمايش اچآيوي احساس نكردهاند. به احتمال زياد اين افراد هرگز خود را در معرض عوامل خطرزاي ابتلا احساس نميكنند.اين امر خود نشان از آگاهي بسيار اندك جامعه از جنبههاي گوناگون اين بيماري است.
دوگانه اچآيوي
همواره در مباحث مربوط به اين بيماري با دو اصطلاح «ايدز» و «اچآيوي» مواجهيم و ممكن است هر دو را يكي بدانيم؛ اما در واقع اين دو عبارت براي ناميدن دو مقوله جدا اما مرتبط به كار ميروند. اچآيوي يا در اصل HIV، مخفف عبارت «ويروس نقص سيستم ايمني انسان» است در حالي كه ايدز يا در اصل AIDS، مخفف عبارت «سندرم نقص ايمني اكتسابي» است. در واقع و به طور خلاصه، HIV نام ويروسي است كه از طرق خاصي به بدن فرد منتقل شده و پس از گذراندن دورهاي معين، سبب بروز بيماري ايدز در بدن ميزبان ميشود. به عبارت ديگر HIV نام ويروس است نه نام بيماري.اين ويروس با ورود به بدن انسان شروع به تضعيف و تخريب سيستم ايمني بدن ميكند. سيستم ايمني در واقع سپر دفاعي بدن در برابر انواع بيماريهاي عفوني بهشمار ميرود. با تضعيف تدريجي اين سيستم به دست ويروس اچآيوي بدن انسان در برابر بيماريهاي عفوني خلع سلاح ميشود و به مرحلهاي ميرسد كه ديگر نميتواند در مواجهه با هيچ عفونتي، ضعيف يا شديد، از خود محافظت كند. اين مرحله در واقع مرحله بروز بيماري ايدز است.روند ورود ويروس به بدن تا بروز بيماري ايدز ممكن است از چند ماه تا چند سال طول بكشد. طول اين دوره بستگي به ميزان قوت و ضعف بدن ميزبان دارد كه تا چه حد بتواند در برابر ويروس از خود مقاومت نشان دهد اما به هر حال در اين دوره، فرد بدون انجام آزمايشهاي پزشكي خاص قادر به تشخيص بيماري خود نخواهد بود. به عبارت ديگر ممكن است فردي چند سال ناقل ويروس اچآيوي باشد بدون آنكه كمترين آگاهي نسبت به آن داشته باشد.توجه به اين نكته اساسي است كه براي تشخيص ابتلا به ويروس اچآيوي لزومي ندارد فرد حتما وارد مرحله بيماري ايدز شده باشد. آزمايشهاي تشخيصي، براحتي و بسيار پيشتر از بروز بيماري ميتوانند ابتلا به اين ويروس را نشان دهند. اين نكته از آنجا حائز اهميت است كه تشخيص زودهنگام ورود ويروس به بدن ميتواند با اقدامات موثر و بهنگام درماني همراه باشد. اين اقدامات هرچند نميتواند ويروس را در بدن ريشهكن كند، خواهد توانست روند رشد و فعاليت آن را كند و مهار كند و به اين ترتيب، ابتلا به ايدز را به تعويق انداخته و بر عمر مفيد و موثر فرد ناقل ويروس اچآيوي براي سالهاي متمادي بيفزايد. البته اين نكته اميدواركننده با يك بيم و هراس نيز همراه است. ويروس اچآيوي از لحظه ورود به بدن ميزبان تا مدتي حدود چند ماه ميتواند بدون هيچ علامتي، كاملا خاموش و مخفيانه به فعاليت بپردازد. آنقدر خاموش كه حتي هيچ آزمايشي قادر به تشخيص اين ويروس در بدن فرد نباشد. اين دوره به «دوره پنجره» معروف است.از مجموع توضيحات فوق، دو الزام اساسي برميآيد؛ نخست آنكه آزمايشهاي تشخيص ويروس اچآيوي براي هر فردي لازم است، زيرا سلامت ظاهري به هيچ وجه دليلي بر عدم ابتلا به اين ويروس نيست و دوم آنكه اين آزمايشها را بايد با مشورت پزشك يا مراكز مشاوره هر از گاهي تجديد كرد؛ زيرا ممكن است فرد در دوره چند ماهه كاملا خاموش ويروس، مورد آزمايش قرار گرفته باشد كه در عين ابتلا قابل تشخيص نخواهد بود. تجديد دورهاي آزمايشها ضريب اطمينان تشخيص را بالا خواهد برد.
جاي خالي آگاهي
در اين ميان، براي پيشگيري از فوران آتشفشان بظاهر خاموش ايدز، دو راه در پيش است كه بايد با جديت تمام پيموده شود وگرنه عاقبت كار همان خواهد شد كه متوليان امر گفتهاند.يكي، راه برنامهريزي كلان براي پايش كل جامعه و نيز افزايش سطح آگاهيهاي جامعه از طرق رسمي و گسترده است. در اين بين شايد دروس مرتبط در سنين نوجواني و جواني(دبيرستان و دانشگاه) و نيز تريبونهاي پرمخاطب رسانههاي گوناگون با ملاحظه هنجارهاي جامعه ما بخوبي بتواند راه سلامت جامعه و مهار اچآيوي را هموار سازد. راه دوم كوشش فردي و خانوادگي در همه جاي جامعه است.اين كوشش بايد نخست از طريق مطالعه منابع مفيد و موثر در اين زمينه هم از طريق والدين و هم از طريق نوجوانان و جوانان صورت پذيرد و با افزايش آگاهي منجر به اقدامات موثر در اين زمينه شود.نخستين اقدام عملي نيز ميتواند مراجعه به مراكز مشاوره و در صورت لزوم انجام آزمايش اچآيوي باشد.فراموش نكنيم كه ايدز يك بيماري «رفتاري» است و بزرگترين سلاح در برابر آن «آگاهي» از شيوههاي عمل اين دشمن خاموش و خطرناك و رفتارهاي پرخطري است كه آب به آسياب او ميريزند.
.: Weblog Themes By Pichak :.