درهمه جاي جهان هنوز بازار خرافه و شبه علم و ياوههاي مدرن بسيار داغ است. هنوز فروش كتابهاي
طالعبيني بر پرفروشترين كتب علمي
پيشي ميگيرد
اينكه چرا در ايران چنين مسائلي با سرعت شيوع پيدا ميكند به عوامل بسياري وابسته است. دو متهم اصلي در اين زمينه مردم و سطح دانش و فرهنگ مردم و ديگري ابزارهاي ارتباط جمعي و رسانههاي نويني هستند كه امكان پخش چنين پيامهايي را بدون نياز به رسانههاي سنتي و رسمي مهيا ميكنند. اشاره به هر يك از اين دو مورد خطاي بزرگي در درك مساله است. اولا اگر مردم اين مسائل را ميپذيرند و آن را منتقل ميكنند به دليلي اين كار را ميكنند و كل مساله سر پيدا كردن اين دليل است. اينكه همه چيز را به گردن مردم بيندازيم مانند اين است كه مسأله را در يك دور باطل قرار دهيم. درباره رسانهها و ابزارهاي ارتباطي، اشتباه حتي از اين امر هم فاحشتر است. موبايل، اينترنت، شبكههاي اجتماعي، پيامك، ايميل و... راههاي مدرني هستند كه زندگي امروز ما را شكل داده است. اينها ابزار انتقال پيام هستند و به خودي خود خنثي به شمار ميروند. از اين ابزار ميتوان دادههاي مفيد منتقل كرد يا بهترويج شايعه پرداخت.ممكن است در پشت اين داستان دلايل اجتماعي و فرهنگي زيادي وجود داشته باشد كه در نگاه اول ديده نشود. اگرچه برخي از دلايل را ميتوان با نگاهي به اوضاع عمومي حدس زد و چندان پنهان به شمار نميروند.براي مثال به سرانه مطالعه در كشور و تيراژ متوسط كتابها نگاه كنيد. بعد از آن نگاهي به وضع آموزش و پرورش بيندازيد و سيستم آموزش امتحان محور و در نهايت كنكورمحور آموزشي كه همه دانشآموزان ـ كه بزودي به بدنه جامعه تبدیل ميشوند ـ را بدل به ماشينهاي تستزني و نكتهاي خواندن ميكند و سرعت را بر عمق مطالعه ارجحيت ميدهد بررسي كنيد. دليل ديگر شايد بياعتمادي به رسانههاي رسمي باشد.شايد گاهي دقت نکردن ما در گزارشگري از آنچه مردم به طور روزانه با آن دست به گريبانند باعث شود تا آنها تفاوتي ميان واقعيت و آنچه منتشر شده است، ببينند و اين يك نقطه لغزش كافي است تا اعتماد كلي خود را به تماميت رسانه از دست بدهند به همين دليل وقتي ميان دو پيام قرار ميگيرند كه يكي از يك روزنامه يا مجله كه سابقه چنان اشتباهي را داشته آمده و ميگويد مثلا شايعه تاريكي سه روزه جهان بيمعني و اشتباه است و از سوي ديگر پيامكي از دوستي قابل اعتماد ميگيرند و ترجيح بدهند به گفته آن پيامك يا ايميل اعتماد كنند به خصوص اگر نامهاي معتبري به عنوان منبع در آن ذكر شده باشد. مثلا داستان از قول جايي مانند ناسا بيان شده باشد.دليل ديگر شايد بيتحركي سازمانها و نهادهاي موجودي باشد كه وظيفه مبارزه با اين شايعات و خرافات را بر عهده دارند. انجمنهاي علمي، گروهها و دپارتمانهاي تخصصي دانشگاهها يكي از وظايفشان ارائه ديدگاههاي درست درباره مواردي است كه ذهنيت اشتباهي درباره موضوعي علمي میان مردم ايجاد ميكنند. انجمن ترويج علم ايران يكي از مكانهايي است كه به طور خاص وظيفه مبارزه با اين بدفهميها را بر عهده دارد. به دلايل مختلف و شايد به دلايل ديوانسالاريهاي رايج و هزار و يك مشكل ديگر آنها نتوانستهاند كار خود را در اين بخش بدرستي انجام دهند.
.: Weblog Themes By Pichak :.