پلتفرم: Xbox360 ،PS3
ناشر: Reverb Communications
سازنده: Grasshopper Manufacture
سبك: اكشن ماجرايي
امتياز: 5/7
از بسياري جهات «شمشير شواليه سياه»، همكاري مشترك نابغهاي به نام سودا 51 و شركتش با استوديوي Digital Reality، سنتيترين بازياي است كه امضاي سودا 51 را در آن ميتوان ديد. نه تنها با يك نگاه كلي به ظاهر بازي اين موضوع قابل فهم است، بلكه جلوههاي هنري تاريك و خفقانآور و خشونت فراواني كه در گيمپلي آن وجود دارد همگي گواهي بر اين گفته هستند كه شمشير شواليه سياه كار همان كسي است كه سايه ملعونشدگان را ساخته بود!شكي نيست كه اين عنوان، بازي عجيبي است ولي در زير اين پوشش ظاهري عنواني به سبك سكوبازي و ماجرايي با گيمپلي خطي وجود دارد. اين عجيب و غريب بودن خود دليلي است براي اينكه بهرغم ضعفهايي كه بازي دارد، حاضر شويم وقت براي آن بگذاريم و براي يك بار هم كه شده آن را تمام كنيم. اگر تاكنون تريلرهاي بازي را ديده باشيد احتمالا موافق هستيد كه اولين نكته آن كه جلب توجه ميكند سبك هنري منحصر به فردش است. تمام بازي شبيه يك نمايش خيمه شب بازي هولناك است. تصاوير پس زمينه و اشياي محيطي گويا از جنس كاغذ هستند و حتي در بخشهايي از بازي سيلوئتي از تماشاچيان نيز ديده ميشود. راوي قصه در گيمپلي مداخله دارد ـ بخصوص زماني كه سلامت كاراكتر اندك باشد ـ و به جذابيت آن افزوده است اما اين روايت ديناميك اصلا و ابدا در حد و اندازههاي شاهكاري چون Bastion نيست. به هرحال نميتوان منكر آن شد كه اين عامل باعث شده تا گمان كنيم كارهايي كه در گيمپلي انجام ميدهيم تاثيري هم روي داستان دارند. اين زيباييهاي هنري قطعا سادهترين و بارزترين نكتهاي است كه مخاطبان را به سمت بازي ميكشاند، ولي وقتي ميبينيد گيمپلي تا چه حد سنتي است شايد كمي شگفتزده شويد.شما در نقش يك شواليه سياه قرار ميگيريد و بايد او را در طول مرحلههاي سايد اسكرول و طولاني هدايت كرده و تمام دشمناني را كه سد راهتان ميشوند، نابود كنيد. شواليه علاوه بر زور بازو ميتواند از Black Hellebore كه به نوعي روح شمشير و سرچشمه قدرت و توانش است نيز در مبارزات استفاده كند.البته اين قدرت علاوه بر كارايي در نبرد، در فعال كردن موانعي خاص كه براي عبور از شكافها يا تغيير اندازه سكوهاي عمودي به كار ميرود نيز قابل استفاده است. اين ويژگي در ابتدا جالب به نظر ميرسد؛ هرچند واقعا چيزي نيست كه يك روايت ماجراجويانه به آن نياز داشته باشد. بيشتر دشمنها فقط حكم صفحه شلوغكن دارند و بيتوجهي و پشت سر گذاشتن آنها سريعتر و بيدردسرتر از كشتنشان است و ضمنا مراحل بازي تقريبا هيچ پازل يا معماي خاصي ندارد تا بلكه كاربرد موانع اشاره شده در آنجا معني شود. با اين اوصاف تجربه مراحل به لطف طراحي بسيار خوبشان همچنان لذتبخش است. بخشهاي سكوبازي با ذكاوت و هوشمندانه طراحي شده است و دشمنهاي جديد هم يكي پس از ديگري از راه ميرسند تا شما را همچنان هيجانزده نگه دارند. با پيشروي در بازي، تصاوير پسزمينه نيز عوض ميشود و ديدن تغييرات پوياي آنها ضمن رسيدن به غول آخر خالي از لطف نيست. يكي از ضعفهاي عمده بازي سيستم ذخيره آن است.با اينكه شما اين حق را داريد تا هرجاي دلخواه بازي را ذخيره كنيد، اما اگر كشته شويد به آخرين چكپوينت بازگردانده ميشويد. اين در حالي است كه با رسيدن به اين نقاط، بازي به صورت خودكار ذخيره ميشود. پس مادامي كه اين مشكل وجود دارد حواستان به روند پيشرفت خود باشد و پيدرپي بازي را ذخيره كنيد تا اگر بعد از شكست يك غول سرسخت و عدم ذخيره بازي، خواستيد آن را دوباره شروع كنيد و متوجه شديد تمام دستاوردهايتان از دست رفته، دلسرد نشويد. از مشكلات ديگر بازي كوتاه بودن آن و شباهت نسبتا زياد محيطهايش به يكديگر است. با اينكه جنگل و فاضلاب در مراحل بازی وجود دارد اما به سبب رنگبندي، تفاوتشان آن طور كه بايد بارز نيست. سازندهها ميگويند مراحل متنوع است، اما در عمل چنين احساسي به آن صورت به آدم دست نميدهد. با يك بار تمام كردن شمشير شواليه سياه ديگر چيز زيادي براي ديدن باقي نميماند و كلا خيلي ارزش تكرار ندارد، ولي جا دارد تاكيد كنيم اين بازي همچنان ساخته سودا 51 بوده و حتي همان يك بار تجربه انجام دادنش بويژه براي علاقهمندان طراحي مرحله ارزشمند است.
.: Weblog Themes By Pichak :.