هفته گذشته فيل هريسون، معاون فعلي مايكروسافت و يكي از فعالان صنعت بازيسازي اعلام كرد بزودي انقلاب عجيبي در دنياي سختافزار بازيهاي ويدئويي رخ ميدهد. وقوع دو رويداد موج خبري بزرگي را ايجاد كرد؛ هر چند اين دو خبر از سوي روابط عمومي تائيد شد، اما محتوايي متناقض با يكديگر دارند.فيل نخست فعاليت شركتهاي ديگري بجز مايكروسافت، سوني و نينتندو را دغدغه دانست: Valve بتازگي در نظر دارد محصولي جديد با نام SteamBox را عرضه كند، دستگاه Xi3 و همچنين دستگاههاي ديگري چون Nvidia Project Shield و Ouya بزودي بهبازار معرفي ميشود. وي عنوان كرد: ورود به بازار سختافزار كار دشواري است. به گمان من، هر ورود جديد، بدون آنكه به يك محصول يا برند يا شركت خاصي اشاره كنم، در نهايت گزينه خوبي خواهد بود. اما اين حيطه سختافزار صنعتي است كه ورود به آن دشوار بوده و بايد براي رسيدن به موفقيت شكيبايي، جيبي پرپول و ترازي موفق داشت. براي هر توليدكننده سختافزار امكان ورود به اين صنعت ممكن نيست و توليد دهها ميليون قطعه با كيفيت مشابه كار بسيار دشواري است. تعداد شركتهايي كه ميتوانند از عهده چنين كاري بربيايند، بسيار اندك است. مدل عرضه و توزيع و حجمتوليد و... از نيازمنديهاي اساسي اين صنعت است.فيل هريسون درست ميگويد، استراتژي كاملا سختافزاري و ايجاد اكوسيستم بستهاي كه در قلب آن يك محصول ـ مثل اكسباكس يا پلياستيشن ـ وجود دارد، كاملا دشوار است. اين محصول را تنها يك شركت ميتواند بسازد و تمامي مباحث مربوط به آن به كنترلي شديد در همه جنبههاي آن تجارت نياز خواهد داشت.هريسون در تعريف آينده صنعت اكسباكس معتقد است، نظر ديگران در مورد آينده اكسباكس صحيح است. تغيير اين صنعت از حالت سختافزار محور به چيزي كه بيشتر سرويسمحور است، افق پيش روي مايكروسافت را شكل ميدهد. «هر روز بيشتر وارد امكانات اجتماعي ميشويم كه به شبكه نياز دارد، با شبكه بهتر ميشود يا با شبكه قابل استفاده ميشود.» او معتقد است مايكروسافت ميكوشد از توليدكننده محصولات بستهبندي شده به اپراتور سرويسهاي متصل بهيكديگر تغيير ماهيت بدهد.در اصل همين جاست كه آن تناقض خودش را بروز ميدهد. سرويسها نسل بعدي را مشخص ميكنند، بحث سختافزار ديگر در ميان نيست. خود جعبه به چيزي تبديل ميشود كه قرار است سرويسهاي مورد نظر كاربر را اجرا كند. پردازنده سريع، پردازنده گرافيكي خوب و رابطي براي اتصال به زيرساخت براي دريافت نرمافزار و ارتباط با كنترلرها، واحدهاي اصلي اين جعبه را تشكيل ميدهند. اين را هر شركت سختافزاري ميتواند انجام دهد. سامسونگ، الجي، دل و ويزيو بخوبي قادر به توليد چنين سختافزارهايي هستند.در حقيقت، آينده اكسباكس ـ و پلياستيشن، اگر هوشمند عمل كند ـ با ديگران در اين فضا تفاوتي نخواهد داشت. ديدگاه Valve براي استيم بهگونهاي است كه ميتواند وارد سرويسهاي متصل شده و در هر بستري آن را به كاربر عرضه كند. آخرين توسعه اين شركت عرضه نسخه استيم مبتني بر لينوكس است كه نشاندهنده گسترش فعاليت ولو در حوزه تجاري خود است. با دريافت نسخه استيم باكسي كه هر كاربر از آن استفاده ميكند، ميتوان بهترين نتيجه را در اختيار كاربر قرار دهد.اما چرا بقيه شركتها هنوز به اندرويد علاقه دارند؟ نوامبر 1996، مايكروسافت نخستين نگارش ويندوز CE را عرضه كرد كه براي بازار كم عمر Handheldها طراحي شده بود. هميشه در نظر گرفته ميشد كه CE ويندوز نشاندهنده Consumer Electronics خواهد بود، هر چند خود مايكروسافت آن را رد ميكرد. هدف اين بود كه نسخه جديدي از ويندوز بتواند وارد دستگاههايي شود تا تاثير مايكروسافت ويندوز در آن نقاط بيشتر و بيشتر باشد. اين ديدگاه منطقي بود؛ از آن سال به بعد، زمان زيادي نگذشت كه همه سختافزارها به يك بستر صحيح نرمافزاري نياز پيدا كردند و توسعهدهندگان نيز ترجيح دادند با محيطهايي كار كنند كه آشنايي بهتري با آن دارند.از 1996 تاكنون، ويندوز CE با پيشرفتهاي زيادي مواجه شده و هماكنون نام Windows Embedded Compact را براي خود انتخاب كرده است. اين سيستم عامل ميتواند وارد دستگاههاي پخش موسيقي در ماشين شود يا سيستمهاي ناوبري را كنترل كند و شباهت بسياري به ويندوز موبايل دارد. اما بازيخورها بهترين كاربرد آن را در دريمكست سگا ديدند. برخلاف ديدگاه محبوب همگان، اين سيستم عامل در خود دستگاه قرار نگرفته بود. اين سيستم عامل را ميشد ارتقا داد و با بازيهاي جديدتر همخوان كرد.انديشه مايكروسافت در سال 1996 به مراتب از انديشه فعلياش جلوتر بود. ديدگاه ويندوز CE سال 1996 خيلي به ديدگاه گوگل اندرويد شباهت دارد؛ بستري معمولي كه ميتواند محيطي آسان براي توسعهدهندگان فراهم كند تا آنها به ايجاد محتوا بپردازند.بسياري از گيمرها در مقابل هر چيزي كه اندرويدي باشد جبهه ميگيرند و معتقدند اين سيستم عامل براي بازي مناسب نيست و بهدرد بازيهاي راحت تبلتي مثل انگري بردز يا دودلجامپ ميخورد. بههمين دليل، دستگاههايي چون Nvidia Project Shield يا Ouya بسرعت از فهرست گزينهها حذف ميشوند؛ زيرا ميخواهند بازيهاي صفحه لمسي را به كاربراني كه همواره خواهان بيشترينها هستند، تحميل كنند.
چنين امري در كوتاهمدت ممكن است رخ دهد، درك اين موضوع كه اندرويد تصويري عميقتر از آينده دارد، كمي زمان خواهد برد. اندرويد بستري باز و در حال تكميل است كه پشتيباني بزرگترين شركتهاي دنيا را دارد و بهتوسعهدهندگان مولفههايي ميدهد تا بتوانند آن طور كه ميخواهند كارشان را توسعه دهند.درست شبيه اتفاقي كه ميخواست براي Handheldها رخ دهد. دستگاه اندرويدي كه قدرت سختافزاري كافي دارد و ميتواند بسادگي Unreal ،OpenGL، يا بازيهاي Unity را اجرا كند، درست بهاندازه بازيهاي ويندوزي، يا اكسباكس يا پلياستيشن كيفيت خواهد داشت. صفحه لمسي تنها گزينهاي است كه اندرويد را وارد دغدغهها ميكند؛ اما اينكه خود اندرويد حتما در اين محيطها اجرا شود، يك اجبار نيست.در دنيايي كه سرويسها از هر چيز ديگر مهمتر خواهد بود، دستگاههاي اندرويدي ميتواند بهعنوان پايه براي سرويسهاي بازي عمل كند. هر چند Steam Box مبتني بر لينوكس است، ميتوان انتظار يك بستر باز ديگر را كشيد كه توانايي بازيهاي اندرويدي را به مرحله ديگري ببرد. فرض كنيد در كنسول اندرويدي مشغول بازي هستيد، اما تلويزيون را براي كار ديگري ميخواهند، كافي است از تبلت خود لاگين كرده و به ادامه بازي مشغول شويد.هر چند فعلا حكمراني بر اتاقهاي پذيرايي را در اختيار مايكروسافت، سوني و نينتندو ميدانند، ميتوان فضاي جديدي را متصور شد كه در آن، اين قلمرو در اختيار دو بستر باز ديجيتال ديگر قرار ميگيرد كه شركاي سختافزاري بيشتري دارد. اما اينكه بسترهاي فعلي بازي به كجا ميرود، بايد قدرت بازاريابيشان را سنجيد.البته انتظار ميرود نسل بعدي نينتندو و اكسباكس نيز حضوري مشابه داشته باشد و شرايط تجربهاي كاملا سرويسمحور را براي كاربر فراهم كند.