مصاحبه خواندنی با زاکربرگ؛ اینترنت جهانی، کشورهای در حال توسعه، و اقتصاد آگاهی محور

مارک زاکربرگ می خواهد همه افراد روی کره زمین به اینترنت متصل باشند. لابد در گام بعدی هم قصد دارد فیسبوک شناسنامه آنها را صادر کند. (چندان هم از واقعیت دور نیست!)

 
هفته گذشته مدیر عامل فیسبوک با اعلام هدفی جاه طلبانه که می توان آن را یکی از دستاوردهای جنبی بلندپروازی های آزمایشگاه X گوگل هم دانست، خبر از راه اندازی سایت internet.org و  تشکیل کنسرسیومی با مرکزیت فیسبوک و در کنارش، نوکیا، سامسونگ و اریکسون از دنیای تلفن های هوشمند، اوپرا از بین شرکت های تولیدکننده مرورگر اینترنت، و کوالکام و مدیاتک از بین تامین کنندگان زیرساخت را داد.
 
وقتی وارد سایت این شرکت شوید با این شعار بر می خورید: «تک تک ما. در همه جا. متصل.» زیر آن هم یک ویدیو از جهان سوم، دانشجوهای هندی، یک سلمانی جهان سومی، آکروبات نمایشی در خیابان، زنان چای چین، و بادبادکی بر روی خانه ها را می بینید.
 
واکنش ها به اعلام این خبر متناقض بود. گیریم که در اعلامیه مربوط به اهداف سایت و حتی ویدیوی قرار گرفته در آن، از متن سخنرانی جان اف.کندی (رییس جمهور مقتول امریکا در زمان جنگ ویتنام) برای انتقال این پیام استفاده شده که «ارتباطات باعث شکل گیری روابط انسانی بهتر می شود.» ولی همه چیز به همین راحتی است؟
 
در ادامه مطلب با ما همراه باشید و مصاحبه سایت معتبر ‌Wired با مارک زاکربرگ را در باره این حرکت جدید بخوانید.
 
چرا باید برای گسترش اتصال جهانی [به اینترنت] یک ائتلاف تشکیل شود؟
اینترنت یک بنیان مهم برای بهبود وضع دنیا است، ولی اینطور نیست که خودش [خودش] را بسازد. در طول چند سال گذشته، ما بیش از یک میلیارد دلار برای وصل کردن مردم در کشورهای در حال توسعه خرج کرده ایم. ما برای هر تلفنی یک محصول (نرم افزار) به نام فیسبوک داریم که سرویس ما را بر روی تلفن های همراه ارزان قیمت هم ارائه می کند؛ و ۱۰۰ میلیون کاربر دارد. 
 
ولی هیچ شرکت یا دولتی به تنهایی نمی تواند یک خرمن از زیرساخت ها را برای پشتیبانی از این روند در سرتاسر دنیا آماده کند. بنابراین باید با رفقای خودمان بر روی این کار کنیم. از وقتی سایت internet.org را راه انداخته ایم، اوپراتورها و دولت های مختلفی از سرتاسر دنیا اعلام کرده اند که می خواهند با ما همکاری داشته باشند. این باعث گرفتن شتاب کافی برای پیش بردن حرکت در ۳ تا ۵ سال آینده -یا هرچقدر دیگر که زمان لازم است- می شود.
 
شما می گویید متصل بودن به اینترنت یکی از حقوق بشر است، در کنار آزادی بیان، رهایی از گرسنگی، و سایر حقوق اساسی. می شود این را توضیح بدهید؟
داستان قرن بعدی، تغییر وضع دنیا از یک اقتصاد صنعتی مبتنی بر منابع، به یک اقتصاد آگاهی محور است. اقتصاد صنعتی، معادله ای با جمع صفر است. اگر یک منطقه نفتی مال شما باشد، من نمی توانم پا در آن بگذارم. ولی حوزه آگاهی متفاوت عمل می کند. اگر شما چیزی را بدانید، می توانید آن را به اشتراک بگذارید -و بعد همه دنیا غنی تر می شود. 
 
ولی تا به آنجا برسیم، شکاف عظیمی در ثروت باقی خواهد ماند. ۵۰۰ میلیون ثروتمند دنیا، خیلی خیلی بیشتر از ۶ میلیارد نفر بعدی پول دارند. این را می شود با آنلاین کردن همه مردم و آوردن شان به اقتصاد آگاهی محور -با ساختن اینترنت جهانی- حل کرد.
 
ولی ما اینجا در ایالات متحده یک اقتصاد آگاهی محور متصل به اینترنت داریم، و اختلاف درآمدی مردم هرگز بدتر از حالا نبوده. در ضمن جامعه از همیشه قطبی تر شده.
هر تحولی به طور طبیعی شکل می گیرد. امسال در یک مدرسه محلی در خاورمیانه درس می دادم، و بسیاری دانش آموزان در خانه دسترسی به اینترنت نداشتند. در امریکا هم کار زیادی برای انجام هستند. این طور نیست که بشکن بزنیم، یک مرتبه همه اینترنت دار بشوند، و دنیا درست شود. انقلاب صنعتی هم در یک دهه رخ نداد. شما به یک بنیاد نیاز دارید تا امکان تغییر فراهم شود. 
 
با یا بدون کنسرسیوم شما، تلفن ها ارزان تر نخواهند شد؟
فقط به خاطر ارزان تر شدن تلفن های هوشمند نمی شود فکر کرد که صاحبان آنها هم توان دسترسی به داده [از طریق شبکه مخابراتی] را خواهند داشت. برای مثال هزینه داشتن یک آیفون در امریکا، ۲۰۰۰ دلار برای دو سال است. ۵۰۰ دلار برای تلفن و ۱۵۰۰ دلار برای دسترسی به داده ها. دسترسی به داده هزینه بیشتری نسبت به تلفن دارد. بنابراین بزرگترین مشکل این است که دسترسی به داده را ارزان تر کنیم، بفهمیم که چطور می شود اینترنت را رایگان عرضه کرد، و بعد یک مدل تجاری بر اساس آن بسازیم. 
 
چطور می خواهید داده را ارزان تر کنید؟
ما وقتی زیادی صرف می کنیم تا اپ های مان سریع تر اجرا شوند، کمتر کرش کنند، و باگ های کمتری داشته باشند، ولی تا امسال وقت زیادی برای ارائه تجربه کاربری با مصرف داده کمتر صرف نمی کردیم. چون این برای بسیاری افراد که در کشورهای پیشرفته از سرویس ما استفاده می کنند، مهم نبود. ولی برای میلیاردها نفر دیگری که از این پس اضافه می شوند، موضوع کمی نیست. در ابتدای سال، به طور میانگین هر کس روزانه حدود ۱۲ مگابایت در اپلیکیشن اندرویدی فیسبوک داده مصرف می کرد، فکر می کنم بتوانیم در یکی دو سال آینده این را به ۱ مگابایت کاهش دهیم، آن هم فقط با چند تغییر کوچک. اما از آنجا که ۱ مگابایت هنوز برای بسیاری افراد در دنیا زیاد است، حالا درگیر این هستیم که می شود به نصف یا یک سوم مگابایت رساندش یا خیر؟ 
 
می شود قیمت اینترنت متن محور را تقریبا به صفر رساند؟
کل متنی که در اعلامیه من آمده کمتر از یک دهم مگابایت است. ولی یک ویدیوی ۳۰ ثانیه ای مثل آن چیزی که در سایت internet.org قرار داده ایم به راحتی می تواند تا ۵۰ یا ۱۰۰ مگابایت برسد، و تازه در این بین از فناوری های فشرده سازی هم استفاده شده. ولی عدد مربوط به اعلامیه اصلا با لحاظ کردن فشرده سازی نبوده. در کل نسبت به بحث ویدیو، در زمینه سرویس های ضروری تر، زمینه بهتری برای فشرده سازی هست. 
 
مطمئنا، اوپراتورهای مخابراتی می توانند با ارائه پهنای باند بیشتر به قیمت پایین تر، به این اهداف کمک کنند. ولی الآن حضوری در کنسرسیوم شما ندارند. بعدها می آیند؟
قطعا. به مرور رفقای دیگرمان هم می آیند، هم اوپراتورها و هم غیر اوپراتورها. 
 
شرکت های اینترنتی دیگر مثل گوگل، آمازون یا مایکروسافت هم در کنسرسیوم نیستند. از آنها دعوت کرده اید و آیا انتظار دارید بیایند یا خیر؟
شرکت های زیادی در حال انجام کارهای جدی در این زمینه هستند. با گوگل و مایکروسافت صحبت کرده ایم. فکر می کنم به مرور برخی از این شرکت ها هم اضافه شوند. چیزهایی که من برای Internet.org روی آنها تمرکز کرده ام نیازمند همکاری شرکت ها با هم است. 
 
وقتی می بینیم رویکرد فیسبوک کاملا برعکس است و سرویس ها و محتواهای غنی تری را اضافه می کند، شنیدن این حرف از شما که می گویید به سمت مدل های مصرف کم داده می روید، عجیب به نظر می رسد.
بعد از اینکه به همه کمک کردیم به اینترنت وصل شوند و دسترسی اولیه تضمین شد، هدف بعدی این است که به همه دسترسی کامل بدهیم، بنابراین توقفی وجود ندارد. 
 
اعلامیه شما درباره ساختن مدل های کسب و کار برای گسترش اتصال اینترنتی است. در این باره یک مثال می زنید؟
ایده اصلی ام این است که مثل الآن باشد که وقتی تلفن را بر می دارید، حتی بدون اشتراک موبایل می توانید به پلیس زنگ بزنید و خدمات اولیه را بگیرید. به نظرم با این مدل می شود به جایی رسید که خدمات اولیه را به رایگان برای افرادی که توانایی مالی ندارند در دسترس قرار دهیم. چیزهایی مثل ارسال پیام، ویکی پدیا، موتورهای جستجو، شبکه های اجتماعی، اعلام وضع آب و هوا، قیمت کالاها، و غیره. 
 
من این را "بوق تلفن" دنیای اینترنت می نامم. می خواهیم سرویس را طوری عوض کنیم که همیشه باشد و هر کسی -حتی آن که نمی تواند هزینه داده در مدل سنتی را بدهد- نیز قادر به خرید یک تلفن و اتصال به خدمات پایه ای اینترنت بدون هزینه اضافه باشد.
 
کی پول این کار را می دهد؟
مسئله ارزشمند در مورد شبکه های اجتماعی و سرویس های پیام رسان و موتورهای جستجو این است که اینها درگاه هایی رو به محتواهای گسترده تر هستند. بنابراین با ارائه دسترسی رایگان به آنها باعث می شویم مردم در شرایطی بهتر داده هایی بیشتر در اختیار بگیرند، و بیش از سایر مدل ها مصرف کنند. در آخر مدلی سودآور برای شرکت ها خواهیم داشت. اوپراتورها هم از اضافه شدن افراد جدید پول بیشتری در می آورند که هزینه سرویس های رایگان شان را جبران می کند. 
 
آیا فیسبوک می خواهد نقش ارائه کننده هویت آنلاین برای این میلیاردها کاربر جدید را ایفا کند؟
در بسیاری کشورهای در حال توسعه، تشخیص اینکه واقعا چه کسی مشتری شما است، سخت خواهد بود. اگر اوپراتوری در هند باشید و کسی با خرید یک سیم کارت از فروشگاه به سرویس ها وصل شوند، شما چیز چندانی از او نمی دانید. ولی شکل دادن رابطه ای طولانی مدت با چنین مشتریانی می تواند ارزشمند باشد. وانمود نمی کنم که ما تنها شرکتی هستیم که قادر به ایفای این نقش ایم، ولی اگر بتوانیم منفعتی در این زمینه ایجاد کنیم، به پذیرش این نقش علاقه مندیم. 
 
چرا این کار را به عنوان یک بنیاد یا به طور غیر انتفاعی انجام نمی دهید؟
کار فقط با فعالیت عام المنفعه حل نمی شود. سالانه ده ها میلیارد دلار خرج ساخت این زیرساخت ها است و اداره آن از طریق خیریه ممکن نیست. باید یک مدل با دوام داشته باشیم. شرکت های زیادی هست که کارشان ارائه این زیرساخت است. تاکنون، کار زیادی در این زمینه انجام شده ولی تبدیل این بینش به یک واقعیت بیرونی نیازمند کار دوشادوش شرکت ها است. internet.org می تواند به این ماجرا کمک کند. 
 
منتقدین شما می گویند Internet.org یک وسیله در خدمت فیسبوک است تا پایگاه کاربرانش را بسازد.
البته، ما می خواهیم به وصل شدن عده بیشتری از مردم کمک کنیم، بنابراین به لحاظ نظری از این سود می بریم. ولی این انتقادات، به نوعی دیوانگی است. یک میلیارد نفری که اکنون از فیسبوک استفاده می کنند خیلی بیش از آن بقیه ثروت دارند. اگر می خواستیم روی درآمدزایی تمرکز کنیم، استراتژی صحیح برای ما می توانست تمرکز روی کشورهای توسعه یافته و افرادی که الآن هم عضو فیسبوک هستند باشد تا فعالیت شان را بیشتر کنیم، نه اینکه دنبال اضافه کردن آن ۶ میلیارد نفر دیگر برویم. 
 
سرویس ما رایگان است، در بسیاری از این گشورهای در حال توسعه، بازارهای تبلیغاتی توسعه یافته وجود ندارد. بنابراین احتمالا تا مدت ها این کار برای ما سودآور نخواهد بود. ولی من حاضرم این سرمایه گذاری را بکنم چون به نظرم واقعا برای دنیا خوب است.
 
شخصا چه چیزی باعث شده شما در این تلاش درگیر شوید؟
تقریبا واضح است که هر کسی با یک تلفن باید قادر به دسترسی به اینترنت باشد. مردم اکثرا در این باره صحبت می کنند که تحول رسانه های اجتماعی برای فرهنگ ما در امریکا چقدر اتفاق بزرگی بوده. ولی تصور کنید که این تغییر در ابعاد جهانی و وقتی یکی از این کشورهای در حال توسعه برای اولین بار به اینرتنت وصل شود، چقدر بزرگتر خواهد بود. 
 

 

ما از چیزهایی شبیه فیسبوک برای به اشتراک گذاشتن اخبار و در تماس ماندن با دوستان مان استفاده می کنیم، ولی در آن کشورها آنها برای تصمیم گیری درباره اینکه چه نوع نظام کشورداری را می خواهند، از آن بهره خواهند گرفت. برای اولین بار به اطلاعات بهداشت عمومی دسترسی می یابند. با افرادی صدها کیلومتر دورتر در دهکده ای دیگر دائما در تماس خواهند بود. این یکی از بزرگ ترین چالش های نسل ما خواهد بود، و این واقعیت که شرکت ها دور یک میز جمع می شوند تا آن را حل کنند، زیبا است.




تاريخ : یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, | | نویسنده : مقدم |