اگر يكي پيدا شود و بگويد در زمان دايناسورها زندگي ميكنيد، چه فكري ميكنيد؟ ممكن است ياد پارك ژوراسيك بيفتيد، يا فكر كنيد سربهسرتان گذاشتند؛ اما ماجرا سادهتر از اين حرفهاست. همين الان واقعا دوره دايناسورهاست. تعداد گونههاي زندهاي كه از نظر علمي جزو دايناسورها ردهبندي ميشوند، تقريبا دوبرابر تعداد گونههاي پستانداران زنده روي كره زمين است. منظورم از اين دايناسورهاي زنده صد البته مارمولكها و مارها و تمساحها نيست، بلكه منظور بنده پرندههاست: همين گنجشك و لكلك و كبوتر. خب، حتما ميپرسيد اينها چه ارتباطي به تيرانوسورس و بقيه غولهاي ماقبل تاريخ دارند؟جواب اين معما در كشفيات اخير دانشمندان ديرينهشناس نهفته است. اگر فكر ميكنيد هر موجود ماقبل تاريخي «دايناسور» است، همين اول كار روشن كنم كه اشتباه ميكنيد. دايناسورها گروهي بزرگ و متنوع بودند، اما تنها بخشي از گستره تنوع زيستي دوران خود را تشكيل ميدادند. جانوران زيادي ـ پيشتر از آنها - همزمان با آنها و پس از آنها روي زمين زندگي كردند. تا چند سال پيش همه فكر ميكردند ۶۵ ميليون سال پيش دوره دايناسورها تمام شده، چون نسل تمام خانوادههاي آنها طي حادثه مهيبي منقرض شد؛ اما امروز نظر ديگري داريم. درست است حيواناتي مثل تيرانوسورِس (دايناسور شكارچي ۱۴متري) و تريسراتوپس (دايناسور شاخدار 10 متري) همان ۶۵ ميليون سال پيش منقرض شد، اما اينها كه مردند همه دايناسورها نبودند. پرندهها بنا بر بسياري از ويژگيهاي فيزيولوژيك، استخوانشناسي، رفتاري و حتي ظاهري، يكي از گروههايخيلي معمولي دايناسورها بودند كه آن زمانها در كنار پسرعموهاي بزرگترشان روي زمين ورجهوورجه ميكردند. در حقيقت اگر شما آن زمان زندگي ميكرديد، بسختي ميتوانستيد تفاوت نياكان پرندگان امروزي را از گروههاي ديگر دايناسورها كه قرار بود نسلشان منقرض شود، تشخيص دهيد. ميپرسيد چرا؟ چون كشفيات پژوهشگران ديرينهشناس نشان ميدهد نهتنها پرندهها، بلكه همه دايناسورها ـ حتي آنهايي كه اصلا شبيه پرندهها نبودند ـ پر داشتهاند. يك حقيقت جالب ديگر درباره دايناسورها اينجاست كه تقريبا تمام تصاويري كه در ذهن شما از دايناسورها وجود دارد، بيربط و اشتباه است. اگر دوست داريد بدانيد شكل واقعي دايناسورها چهريختي بوده، به تن همان موجودات غولآسايي كه در ذهن داريد، لباسي از پر بپوشانيد. تقريبا از سالهاي پاياني قرن بيستم ميدانيم پرندههاي امروزي، زيرمجموعه دايناسورها هستند (و باور بفرماييد اين موضوع الان در كتابهاي درسي دانشگاههاي جهان بدون اما و اگر نقل ميشود)، اما كشف هر روزه سنگوارههاي جديد از دايناسورها اين حقيقت را بيشتر به رخ ما ميكشد. تا يك سال پيش، گرچه همه پذيرفته بودند دستكم دايناسورهاي كوچك شكارچي كه خويشاوندان نزديك پرندگان بودند، بدني كاملا پردار داشتهاند، اما خيليها دلشان نميآمد تيرانوسورس باابهت را به لباس مرغ درآورند؛ تا اين كه سنگوارهاي كه چند ماه پيش در آلمان يافتهشدهبود، نشان داد حتي دايناسورهاي غولآسا كه خويشاوندي خيلي دورتري با پرندگان داشتند، روي بدنشان پر داشتهاند.بههرحال، دنياي قشنگ و البته هولانگيز اين موجودات، ۶۵ ميليون سال پيش سوخت و از زير خاكستر آن، زمين امروزي زاده شد. منتها همانطور كه گفتيم نسل دايناسورهاي كوچكتر ـ يعني همين پرندگاني كه تا امروز ماندهاند ـ مثل ققنوس از زير اين خاكستر بيرون آمد و مثل همان قديمها آنقدر گل كردند كه الان تعداد گونههاي زندهشان دوبرابر پستانداران است. حالا همه اينها را گفتيم، اين يك كلمه را هم بگوييم كه در حفظ و بقاي نسل دايناسورها كوشا باشيم و اجازه دهيم اين موجودات خونگرم باستاني در طبيعت سالمي كه ميليونها سال پيشتر از ما در آن زيستهاند، نفس بكشند؛ چون اين زمين سبز و آبي، فقط از آن آدميان نيست.
.: Weblog Themes By Pichak :.