پلتفرم: PC، اينترنت/ وب
ناشر: در حال مذاكره
سازنده: آيدين ذوالقدر، محمد نژاد آذر و بهزاد رحيمي
سبك: اكشن پلتفرمر
امتياز: 10 / 9
Rot Gut كه نسخه فارسي آن «اكسير سياه» نامگذاري شده، يك بازي مستقل ايراني است كه ظرف مدت سه ماه ساخته شده است. اين بازي در دومين جشنواره بازيهاي رايانهاي تهران توانست جايزه بهترين بازي مستقل را از آن خود كند. تا پيش از نمايشگاه ما هيچ اطلاعي در مورد بازي نداشتيم، اما در جريان يكي از كارگاههاي آموزشي بود كه سازنده بازي تريلري كوتاه از اكسير سياه را به نمايش گذاشت. در نگاه اول چيزي كه ما را به سمت اكسير سياه جذب كرد گرافيك و ظاهر پيكسلي آن بود كه كار بهزاد رحيمي است. مدتهاست كه با بازيهايي با گرافيكهاي بالا و پر زرق و برق زندگي ميكنيم، اما هر از گاهي دلمان براي عناوين پيكسلي هم تنگ ميشود.اكسير سياه خوشبختانه ادعاي رقابت ندارد و ثابت ميكند كه بازي خوب ساختن فقط به عناوين AAA نيست. اگر ندانيد يا فهرست سازندگان بازي را نگاه نكنيد، به هيچ عنوان متوجه نميشويد اين بازي ايراني است. به گفته خود سازندگان، هدف آنها اين بوده بازياي بسازند كه خودشان و مخاطبان از آن لذت ببرند و كاملا هم به اين هدف دست يافتهاند. چگونگي انتشار بازي در بازار داخل هنوز معلوم نيست، اما توزيع آن در سطح جهان به صورت ديجيتال است و ما هم اين نسخه از بازي را تجربه كرديم. اتمام بازي براي اولين بار چيزي حدود نيم ساعت زمان نياز دارد و در دفعات بعدي ميتوان اين مقدار را تا 15 دقيقه نيز كاهش داد؛ اما اين مسأله را نميتوان ضعف دانست. از عنواني كه حجمش شايد به ده مگابايت هم نميرسد، انتظار بيدليل نداشته باشيد. ميتوانيد اين بازي را در 20 دقيقه زمان استراحت بين كارهاي روزمرهتان انجام دهيد و نهايت لذت را ببريد. به هرحال داستان اكسير سياه در مورد اكسيري سياهرنگ است! در كاتسين ابتدايي ميبينيم كه فردي اكسيري ميخورد و بلافاصله ميميرد! افرادي ميآيند و نعش او را با ماشين ميبرند؛ اما كارآگاهي تيزبين حواسش به اين ماجرا بوده و تصميم ميگيرد از اين اتفاقات سر دربياورد. او متوجه ميشود يك سازمان مافيايي انسانها را با استفاده از اين اكسير ميكشد، سپس از جنازه همان افراد براي تهيه اكسيرهاي بيشتر استفاده ميكند. در نتيجه كارآگاه داستان كه اسمي ندارد، به مبارزه با اين باند جنايتكار ميرود و دست آخر موفق ميشود سركرده آنها را كه دومين و آخرين باسفايت بازي است، بكشد. ولي صبر كنيد! در آخرين سكانس بازي ميبينيم كه اين فرد هنوز نمرده و پا به فرار ميگذارد تا راه براي ادامه احتمالي بازي باز باشد. داشتن داستان به خودي خود نكته بسيار مثبتي است؛ اما متاسفانه روايت داستان كمي مبهم است. بازي هفت مرحله دارد كه با وجود سياه و سفيد بودن قالب هنري بازي، تنوع خوبي در آنها وجود دارد. بجز خونهاي پيكسلي قرمز و سكههاي طلايي بقيه رنگها گسترهاي از سياه تا سفيد است. محمد نژادآذر به عنوان طراح بازي مراحل كارش را بخوبي انجام داده است. معمولا دو راه جانبي و مخفي براي رسيدن به نقطه پايان مرحله وجود دارد و چيدمان صندوقچههاي طلا يا فروشگاهها كه ميتوانيد از آنها مهمات و خون خريداري كنيد، بسيار خوب است. در كل شاتگان، تاميگان و پيستل تنها سلاحهاي كاراكترهاست، اما مهمات سلاح كمري بينهايت است اما شاتگان و تاميگان (كه آن را از اولين باس ميگيريد) فشنگهاي محدودي دارند. صداگذاري و موسيقي بازي خيلي عالي است. جدا از اينكه هر مرحله تم موسيقي مخصوص به خود را دارد. به صداي جزئيات مثل افتادن پوكه روي زمين نيز دقت شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.