رشد ساتیا نادلا این فرصت را در اختیار مایکروسافت قرار داد تا این شرکت دوباره جایگاهش را در بین شرکتهای فناوری پیدا کند.
استیو کلایتون، سخنگوی مایکروسافت، میگوید:
در عصر بالمر، مایکروسافت رویدادهای زیادی برگزار میکرد و در این رویدادها، بنرها و لوگوهای بزرگی از مایکروسافت در کنار موسیقیهای آرام و پرسروصدا، وجود داشتند. بنابراین تصمیم گرفتیم در اولین رویداد پس از انتصاب ساتیا نادلا بهعنوان مدیرعامل مایکروسافت، شخصیت او را منعکس کنیم. در واقع سبک نادلا مانند مدیرعامل پیشین نبود.
هشت هفته پس از اینکه نادلا سکان هدایت ردموندیها را به دست گرفت، برای نخستین بار در کنفرانس مطبوعاتی که در شهر سنفرانسیسکو برگزار میشد، ظاهر شد. او بدون مقدمه صحبتهای خود را شروع کرد؛ اما هیجان و شوق بهوضوح در صدای او موج میزد. پیش از اینکه نادلا با بیان گفتهای از تی اس الیوت، از اهداف مایکروسافت در زمانِ سکانداری خود سخن بگوید، اکثر حضار انتظار تضادهای فراوان بین او و بالمر داشتند.
هیچگاه نباید از اکتشاف دست بردارید. در انتهای هر اکتشافی، به آنجایی خواهید رسید که نقطهی شروعِ شما بوده؛ با این تفاوت که اکنون برای نخستین بار از موقعیتتان شناخت دارید.
در طول این کنفرانس مطبوعاتی، نادلا از نخستین نسخهی آفیس برای آیپد اپل رونمایی کرد. حرکتِ نادلا بهنوعی بیانگر عصر جدیدی بود که مایکروسافت در آن قدم میگذاشت؛ اگرچه اگر کارِ توسعهی این نرمافزار از مدتها قبل شروع شده بود.
نادلا با اشاره به تبلتهای سرفیس و دیگر دستگاههای ویندوزی میگوید:
ما نمیگوییم «فقط از این دستگاه استفاده کن».
این شرکت که از مدتها پیش در صدد کنترل کامل اکوسیستم خود بود؛ با عرضهی مجموعه نرمافزاری آفیس برای تبلتهای اپل، مسیر جدیدی را آغاز کرد.
اسکات مکنیلی، همبنیانگذار و مدیرعامل پیشینِ سان مایکروسیستم، یکی از رقیبان اصلی مایکروسافت در دههی ۹۰ میلادی و نخستین کارفرمای نادلا، میگوید:
نادلا مایکروسافت را به محیط رایانشی باز و متحدی تبدیل میکند؛ او بهنوعی، دیپلماسی را به ارمغان آورده است.
نادلا پروژه تحقیقاتی هولولنز را پذیرفت؛ زیرا او اعتقاد دارد که واقعیت افزوده، آیندهی رایانش را تشکیل میدهد.
در سال ۲۰۱۴ که نادلا پگی جانسون را از شرکت کوالکام استخدام کرد، پیامِ خود را قوت بخشید. پگی جانسون بهعنوان سرپرست اجرایی توسعهی کسبوکار، میتوانست روابط مایکروسافت با اهالی سیلکون ولی را تقویت کند و با شرکتهایی مانند،دراپباکس و باکس که پیشتر به چشم رقیب دیده میشدند، معاملات خوبی انجام دهد.
جانسون در این باره میگوید:
در حال حاضر، ساتیا بهصورت منظم از شرکتهای سیلکون ولی بازدید میکند که امری نو و تازه است. او به من میگوید: «من میخواهم بههمان اندازهای که در داخل ردموند قرار داری، در خارج از آن نیز قرار داشته باشی.»
امروزه، برخی از استارتآپها در حالی از سرویس آژور استفاده میکنند که شاید پیشتر انتخابی جز وبسرویسهایآمازون نداشتند. البته همچنان آمازون در این زمینه میتازد؛ اما بخش آژور در دورههای مالی اخیر، رشد درآمد ۹۳ درصدی نصیب مایکروسافت کرده است.
این مردِ هندیتبار شعار معروف مایکروسافت را که بیلگیتس پایه نهاده بود، تغییر داد و اکنون این غول نرمافزاری بهجای شعار «هر رایانهی شخصی بر هر میز و در هر اتاق، نرمافزارهای مایکروسافت را اجرا میکند»، از شعارِ «توانبخشی به هر شخص و هر سازمان در این سیاره برای دستیابی به موارد بیشتر»، استفاده میکند. با این حال، این تغییر تنها جنبهی ظاهری نداشت و وی برای منعکس شدنِ این شعارِ جدید، سعی در پالایشِ تلاشهای این شرکت کرد. آن دورانی که مایکروسافت بدون تفکر دست به خلق محصولات جدید بر اساس تکنولوژیهای تِرندِ روز میزد، گذشته بود؛ در عوض نادلا شرکت متبوعش را به سمتی سوق میداد که بر حوزههای بلندپروازانهای مانند سرفیس و هولولنز، تکیه بزند. نادلا پیش از به ریاست رسیدن، از پروژهی فوق محرمانهی هولولنز دیدن کرده بود.
الکس کیپمن، مسئول بخش واقعیت ترکیبی مایکروسافت، دربارهی تغییر دیدگاه نادلا دربارهی پروژهی هولولنز میگوید:
فاصلهی زمانی بین نقطهای که هولولنز برای او قابل درک نبود تا زمانی که آن را آیندهی رایانش میدانست، سریعترین بازهی زمانی بود که من تغییر را در یک نفر دیده بودم. پس از آن او با قدرت از ما حمایت کرد.
ساتیا نادلا پس از اینکه به جانشینی بالمر منصوب شد، از تصاحب ۷ میلیارد دلاری نوکیا بهعنوان شکست یاد کرد؛ شکستی که منجر به اخراج بیش از ۲۰ هزار نفر از کارکنان این شرکت شد. با این حال، نکتهی مهمی که دربارهی این واکنش وجود دارد، تصدیقِ شکست ویندوزفون از آیاواس و اندروید بود. پس از آن، این شرکت بهجای اینکه تنها به سیستمعامل خود بسنده کند، بیش از ۱۰۰ اپلیکیشن برای آیاواس منتشر کرد و حتی از لینوکس، رقیب متنباز ویندوز نیز استقبال کرد که چنین عملی در تاریخ مایکروسافت بیسابقه بود. پیوستن مایکروسافت به بنیاد لینوکس از آن جهت یک تابوشکنی فرض میشود که استیو بالمر، مدیرعامل پیشین ردموندیها، همواره از این سیستمعامل با عنوان «غدهی سرطانی» در دنیای نرمافزار یاد میکرد.
سرپرست بخش تحقیقات مایکروسافت، هری شام، بر دادههای بهدستآمده از طریق آفیس ۳۶۵ و لینکدین تمرکز دارد.
پس از تمام اتفاقات، نادلا با پرداخت ۲۶ میلیارد دلار، لینکدین را خریداری کرد؛ خریدی که تحسین سرمایهگذاران را به همراه داشت. ترکیبِ ۵۰۰ میلیون کاربرِ حرفهای لینکدین و ۸۵ میلیون کاربر آفیس ۳۶۵، انبوهی از دادههای توانمند را در اختیار این شرکت قرار داد. (در ژانویه سال ۲۰۱۷، مایکروسافت استارتآپ مالوبا، واقع در مونترال کانادا را به تصاحب خود در آورد. این استارتآپ بر توسعهی تکنولوژیهای نوین برای تجزیهی چنین دادههایی تمرکز دارد.)
هری شام، سرپرست بخش هوش مصنوعی و تحقیقاتِ مایکروسافت، میگوید:
ما از بابت هوش مصنوعیِ منحصربهفردِ مایکروسافت بسیار هیجانزده شدیم.
با این وجود، شخصیت نادلا ابداً چنین اجازهای به او نمیدهد که دستاوردهای دورهی ریاستش را به خود نسبت دهد.
نادلا دربارهی این نوعِ رفتارش میگوید:
هنگامی که همگی شما را تحسین میکنند، زمانی است که باید بیش از هر زمانِ دیگری بترسید.
مدیریتِ نادلا با چشماندازِ جهانی، عمیقاً برگرفته از کتاب «ذهنیت»، نوشتهی پروفسور دانشگاه استفورد، کارول دوِکاست. او در کتاب خود به تشریحِ دو نوع طرزِ تفکر پرداخته است. نخست، آن دسته از افرادی که همواره با ذهنیتی ثابت کار میکنند و قدرت ریسک پایینی برای انجامِ کاری جدید و تازه دارند. دستهی دیگر افرادی را شامل میشود که تنها روی رشد تمرکز میکنند؛ چنین طرز فکری، علاوه بر اینکه امکان یادگیری موارد جدید را فراهم میکند، قدرت مقابله با شکستهای احتمالی را نیز در فرد بیدار میکند.
ذهنیت ثابت، همان چیزی است که مایکروسافتِ پیشین از آن رنج میبرد.
کارولینا میلانسی، تحلیلگر استراتژیک، در این باره میگوید:
در گذشته همهچیز باید به ویندوز خلاصه میشد. خدا آن روز را نیاورد که ما کاری را روی پلتفرمهای دیگر انجام دهیم.
پس از انتصاب نادلا به سمت مدیرعاملی مایکروسافت، او بیانیهای برای کارمندان خود ارسال کرد، که برای نوشتارِ آن از پروفسور دوک (نویسندهی کتاب ذهنیت) کمک گرفته بود.
او توضیح میدهد:
ما به فرهنگی نیاز داشتیم که دائما به ما اجازهی تازگی و تجدید شدن بدهد.
پروفسور دوک، مایکروسافت را نمونهی دیدنی و جذاب از سازمانی میداند که از علم و دانشِ نوین سیراب نیست.
ما مکانهای زیادی را دیدیم که رهبرانشان دائما از داشتنِ ذهنیت رشد پند میدهند؛ اما فهم این مسئله و پیادهسازی آن، چندان آسان نیست؛ بهخصوص در فرهنگ مملو از دانشمندانی که تمایل به قوای طبیعی دارند.
مدیرعامل مایکروسافت اذعان میکند که برخی از مدیران این شرکت، درک اشتباهی از طرز تفکر ثابت و روبهرشد داشتهاند. به گفتهی نادلا، آنها ریشهی چنین فرهنگی را در صفات شخصیتی کارمندان میدانستند؛ نه در رفتارشان.
البته گسترش ذهنیتِ قابل رشد در میان کارکنان، وظایف و مسئولیتهایی نیز با خود به همراه دارد. در مارس سال ۲۰۱۶، محققان مایکروسافت از هوش مصنوعیِ Tay رونمایی کردند. این چتبات که برای توییتر طراحی شده بود، رفتارهای یک بانوی ۱۸ تا ۲۴ ساله آمریکایی را از خود نشان میداد.
پس از انتشار این چتبات، کنجکاوانِ توییتر دریافتند که توییتهای نژادپرستانه، جنسیتگرایی و الفاظ اهانتآمیز، میتواند به رفتار این هوش مصنوعی سمت و سو دهد؛ سناریویی که مایکروسافت برای آن آماده نشده بود! در طول یک روز، این افراد توانستند با شستوشوی مغزی، این بات را فریب دهند که منجر به انتشار ۹۶ هزار توییت شد و تعداد آنها بهطرز چشمگیری رو به فزونی بود.
لیلی چِنگ، مدیر ارشد بخشِ تجاربِ آینده (FUSE)، دربارهی آن روزها میگوید:
صبح همهچیز عالی بود؛ اما در غروب همان روز، شرایط خوب نبود.
لیلی چنگ، مدیر ارشد آزمایشگاههای تجاربِ آینده، از آن دست افرادی است که بهواسطهی نادلا، قدرتِ ریسکِ کارهای جدید و قدرت مقابله با هر شکست را پیدا کرده است
چنگ درحالیکه خنده بر لب دارد، دربارهی بازخوردی که ساتیا در آن زمان از خود نشان داد، میگوید:
او بسیار فرد خوشمشربی است. او برای تشویق و دلداری به تیمِ سازندهی Tay گفت: «ادامه بدید و اینو بدونید که من پشتِ شما هستم.»
تشویق و حمایت نادلا جواب داد و آنها در ماه دسامبر از Zo رونمایی کردند؛ باتی دیگر که از لحاظ عملکرد، شباهت بسیاری به Tay داشت؛ با این تفاوت که این بار دستمایهی کنجکاوانِ توییتر نمیشد. (این ربات علاوه بر توییتر، در فیسبوک مسنجر و کیک نیز در دسترس است؛ اما تواناییهای نسخهی توییتری قابل مقایسه با این نسخهها نیست).
مدیرعامل مایکروسافت، درست پس از گذشتِ هشت ماه از تصدی پٌستِ خود، با درسِ سختی مواجه شد. او که برای شرکت در رویداد سالانهی «زنان در رایانش (Women in Computing)» دعوت شده بود، پس از سخنرانی دربارهی زنانِ فعال در حوزهی فناوری، با واکنشهای منفی بسیاری روبرو شد. او در مقابل حاضرینِ رویداد که عمدتاً زنان بودند، از عدمِ درخواست بانوان برای افزایشِ حقوق گفت؛ در عوض از بانوان خواست با افزایش تلاشهای خود و اعتماد به سیستم، پاداشهایشان را افزایش دهند.
به دنبالِ افزایش واکنشهای منفی، نادلا به اشتباه خود پی برد و در روز بعد، با بیانِ جملهی «من کاملاً به آن پرسش، اشتباه پاسخ دادم»، عذرخواهی خود را ادا کرد. سپس ایمیل عذرخواهی دیگری برای کارکنانِ فرستاد.
انادلا دربارهی دیدگاهی که روی استیج بیان کرد، میگوید:
جوابی مزخرف از جانبِ شخصِ ممتازِ جامعه بود.
با این حال، نادلا چیزی بیشتر از یک عذرخواهی انجام داد؛ او کاری کرد که تیمِ تحتِ رهبری او همواره کارِ درست را دنبال کند.
کتلین هوگان، یکی از مدیران ارشد مایکروسافت و مدیر عملیاتی پیشین در بخش فروش جهانی که بهعنوان یکی از گزینههای مطرح پس از نادلا از او یاد میشود، میگوید:
او هیچکسی را سرزنش نمیکند. او به تمام شرکت سر میزند و میگوید: «ما در حال یادگیری هستیم و میخواهیم هوشمندی بیشتری داشته باشیم.»
ارتکابِ چنین اشتباهی از نادلا بعید به نظر میرسید؛ اما در نهایت باعث شد که مایکروسافت قویتر شود. پس از این اتفاق، برطبق گفتهی کارکنان مایکروسافت، احترام به تنوع و مقابله با تعصبات در شرکت گسترش یافت. حال نادلا خود به نمونهای تبدیل شده بود که با درس گرفتن از اشتباهات پیشین، سعی در جبرانِ آن داشت.
تلاشهای نادلا و هوگان برای ایجادِ تغییر در ساختار و نگرشِ مایکروسافت رنگ حقیقت به خود میگرفت؛ اکنون چنین موضوعی در ردموند و شعبات دیگرِ مایکروسافت بهوضوح قابل لمس بود. (نمونهای از شعارهایی که روی دیوارها نوشته میشد: «طراحی یک محصول برای ۷.۴ میلیارد انسان، از طراحی برای یک نفر آغاز میشود» یا «جهان از طریق یک پنجره بهتر دیده میشود تا یک آینه».) حال یکدلی در انجامِ کارها در مایکروسافت همهجا به چشم میخورد. حالا چشمانداز مایکروسافت در اقصی نقاط این شرکت دیده میشود؛ از دستمالکاغذی کافهتریا که کارکنان را به آموزش مداوم تشویق میکند تا آسانسوری که توسط نمادهای چینی با درونمایهی «گوشسپردن» تزئین شده است؛ حتی ظروف قهوه نیز بخشی از این تلاشها و تغییرات هستند.
امروزه اگر کارمندی با احساس عصبانیت وارد کافه شود، با عکس بزرگی از گاندی و نقلقولی الهامبخش از او مواجه میشود تا دوباره بتواند خود را بازیابی کند.
شاید نمادها و نوشتههای روی لیوانها و وسایلِ کوچک، خندهدار بهنظر برسند؛ اما برطبق گفتهی نادلا، آنها با اینکار قصد دارند روحیهی کارِ تیمی و یکدلی را در ۱۲۰ هزار کارمندِ خود بیدار کنند.
یکی از مکانهایی که کارمندان مایکروسافت برای تقویت روحیه همدلی در آن حضور مییابند، رویدادهای سالانهی برنامهنویسی تیمی است که با نام هکاتون شناخته میشود؛ اکنون نادلا این رویداد را در بخشی از رویداد هفتگی OneWeek قرار داده است. در این رویداد، یک ورزشگاه توسط کارمندان مایکروسافت پر میشود. در ۴ بارِ نخستی که این رویداد تشکیل شد، تعداد شرکتکنندگان آن به بیش از ۱۸ هزار نفر رشد یافت و اکنون در ایالاتمتحده آمریکا، چین، هند، اسرائیل و چند کشور دیگر برگزار میشود.
در آخرین رویداد هکاتون، ۲ هزار نفر از کارکنان، مشتریان، مهمانان غیرانتفاعی و دانشآموزان حضور داشتند و با شور و عشق فراوان، برای بررسی پروژهی محولشده به آنها، روی میزی که درست در وسط زمین فوتبال قرار داشت، خم شده بودند. اکثرِ تیمها روی فناوریهای نوظهور تمرکز داشتند؛ اما یک تیم سعی در بهبود طراحی بخش تنظیمات ویندوز داشت تا کاربران دسترسی راحتتری به ویژگیهای مد نظرشان داشته باشند. این گروه امیدوار بود ویژگیهای مود نظر در بهروزرسانی بهاره ویندوز ۱۰ وجود داشته باشند.
اگر سری به آرشیو یوتیوب بزنید و در آن به کند و کاو بپردازید، میتوانید به ویدیویی جالب، تحتنام «DevCast» دست پیدا کنید که در سال ۱۹۹۳ توسط مایکروسافت ضبط شده است. این ویدیو برای دورهای ساخته شدکه توسعهدهندگان به پهنای باند از طریق ماهواره دسترسی نداشتند. در این ویدیو، نادلای جوان که حدودِ یکسال از آغاز فعالیت او در مایکروسافت بهعنوان مدیر فنی بازاریابی میگذشت، نزدیک به یک ساعت و ۴۵ دقیقه حضور مییابد. موهای مشکی و انبوهِ او در این کلیپ و لهجهی غلیظی که دارد، بیانگر تغییرات باطنی و ظاهری نادلا در این سالها است. تماشای اعتمادبهنفسِ آمیخته با خامیِ او در این ویدیو، نشانگر راهِ پرفرازونشیبی است که او در سالهای فعالیتش پیموده.
اعتماد به نفس و مهارتِ نادلای جوان در اجرا، بیانگر آیندهی درخشانِ او بود
در کنفرانس توسعهدهندگان بیلد ۲۰۱۷، نادلا صریحاً نسبت به پیامدهای منفی گسترش هوش مصنوعی جبهه گرفت. در همان دقایق ابتدایی، وی تصویر کتاب «۱۹۸۴» اثر جرج اٌروِل و «دنیای شجاعِ بدیع » نوشتهی آلدوس هاکسلی را که به تواناییهای تاریک تکنولوژی میپردازند، به نمایش درآورد. سپس نادلا نیز به حضار میپیوندد و یک صندلی را برای نشستن انتخاب میکند. برطبق گفتهی نادلا، او با این کار سعی داشت چشماندازهای ترسیمشده توسط ساندار پیچای (مدیرعامل گوگل) و مارک زاکربرگ (مدیرعامل فیسبوک) را تأسفبار و شکستخورده نشان دهد.
پس از اتمام نطق اصلی، درست در مرکز مجمع، از نادلا دربارهی علت بیانِ ترسهایش از هوش مصنوعی پرسیده شد.
نادلا درحالیکه خندهی خشکی بر لب دارد، کمی به جلو خم میشود و میگوید:
هرشخصی در صنعتِ ما باید قادر به اذعان کردنِ پیامدهای ناخواستهی فناوری باشد. هویت شرکتِ ما اساساً بر مبنای ساخت فناوری استوار است که به دیگران در ساخت فناوریهای بیشتر یاری رساند و این نکته ضروری است که ساختههای ما، مردمِ بیشتری را توانمند سازند.
احساس مسئولیت نادلا در قبال مایکروسافت و جامعهی جهانی، همزمان با روی کار آمدنِ رئیس جمهور جدیدِ آمریکا، بهعرصهی سیاست وارد شد. زمانی که دونالد ترامپ فرمان منع مهاجرت را در ژانویه ۲۰۱۷ به امضا رساند، مایکروسافت از آن بهعنوان «یک اشتباه و گامی اساسی رو به عقب» یاد کرد؛ همچنین نادلا بهعنوان یک مهاجر، از این سیاست به شخصه انتقاد کرد.
در هیچ جامعهای، جای هیچگونه تعصبی وجود ندارد.
نادلا در دولت ترامپ حضور یافت؛ زیرا او عقیده دارد که وی نقش مؤثری در پیادهسازی تکنولوژی در خدمات دولت دارد
با این اوصاف، مدیرعامل مایکروسافت در ماه ژوئن برای شرکت در نخستین نشستِ شورای فناوری آمریکا، راهی واشنگتن دیسی شد؛ نشستی که به ریاست داماد رئیس جمهور، جِرِد کوشنر و مدیر مالی پیشین مایکروسافت، کریس لیدل با هدفِ مدرنسازی سرویسهای دولتی تشکیل شده بود. در کنار تیمکوک، جف بزوس و دیگر رهبران تکنولوژی، نادلا در خلالِ این نشست، ملاقاتی با ترامپ انجام داد.
چهار روز پس از این نشست، از او دربارهی سرِ رو به پایینش و نیمهلبخندی که بر چهره داشت پرسیده شد و اینکه در آن لحظه، چه در اندیشهی او میگذشت:
پر واضح است که گفتگوی مهمتری برای ما در مقایسه گفتگو با دولت وجود ندارد و من از اینکه در بطن این موضوع قرار داشتم، بسیار هیجانزده بودم. صریح بگویم، این نشست دربارهی دولت در مقابل دیگران نیست؛ دربارهی یک حزب در مقابل حزب دیگر هم نیست. این ملاقات در رابطه با رقابتپذیری آمریکایی است و من خوشحالم که دولت چنین موردی را جدی گرفته.
اکثرِ مدیران شرکتهای فناوری، دلِ خوشی از دولت نداشتند؛ با این وجود، برخی از فعالان این حوزه اعتقاد دارند که افرادی مانند نادلا که یک مهاجر شمرده میشوند، وظیفهی خاصی برای صحبت کردن دربارهی این موضوع دارند. استیو بانون، استراتژیست ارشد پیشین کاخِ سفید و از مخالفان سرسخت دولت فعلی، نادلا را نمونهی بارز از یک فردِ آمریکایی-هندی موفق میداند که سیاستهای مهاجرتی ترامپ را نقض میکند.
در کتاب جدید نادلا با نام Hit Refresh که بیانگر نقطهنظرات مدیرعامل مایکروسافت دربارهی آیندهی تکنولوژی و خاطرات شخصی است، به نظر میرسد نادلا بدون اشاره به نامِ استیو بانون، اظهار نظر او را یادآوری میکند:
حتی زمانی که بعضی از افراد در جایگاههای قدرت، به حضور پرشمار مدیران آسیایی در تکنولوژی اشاره کردند، من بیخبری آنها را نادیده میگیرم.
زمانی که نادلا به فرزندان و دوستانش که طعم تلخ تعصبات نژادی را چشیدهاند، فکر میکند، عصبانیت وجودش را فرا میگیرد.
او میگوید:
من توسط هیچ کسی انتخاب نشدهام؛ بنابراین نمیخواهم بهگونهای نقش بازی کنم که گویی نیاز به مجوز از جانبِ کسی دارم.
با این حال، برخلاف گفتهی وی، نادلا قطعاً توسط افرادی برای این منصب انتخاب شده است و در پی شورشهای سفیدپوستان در ویرجینیا در اواسط آگوست، او چشمانداز خود را برای رهبری در زمینههای گفتمان ملی بیان کرد و رویکرد قدرتمند خویش را به نمایش گذاشت. او به دنبال اعتراضات خشونتآمیز با درونمایهی نژادپرستانه، در طی ایمیلی که به کارمندان ارشد ارسال کرد، از تأثیر وحشتناک و عمیقی که این رخداد بر وی گذاشته است، سخن گفت.
در این زمان، برای من بهعنوان یک رهبر، تنها دو چیز واقعا اهمیت دارد. نخست این است که ما برای ارزشهای بیانتهایمان ایستادهایم؛ ارزشهایی که شامل برابری نژادی و... میشود. دوم، ما با اتفاقات زیانباری که در اطراف ما رخ میدهند، همدردی میکنیم. در مایکروسافت، ما در تلاش برای دنبال کردن تنوع، پذیرش و قدردانی آنها هستیم. ذهنیت پیشروندهی ما نیاز به فرهنگی دارد که احساسات دیگران را بشناسیم و آنها را درک کنیم. باهم، باید انسانیتِ مشترکمان را به آغوش بکشیم و برای ساخت جامعهای مملو از احترام، یکدلی و فرصت، آرزو کنیم.
.: Weblog Themes By Pichak :.