تلگرام، یکی از شرکتهای بزرگ دنیای فناوری در زمینهی اپلیکیشنهای پیامرسان، چند ماه پیش برای افزایش سرمایه، از فروش سهام خودداری کرد و در عوض، از گروهی از سرمایهگذاران خواست تا سکههای مجازی این شرکت را خریداری کنند. این شرکت برای اجرای پروژهی ارز رمزنگاری شدهی خود از این روش استفاده کرد.
سرمایهگذاران تلگرام روی پروژهای سرمایهگذاری کردند که هنوز اجرا نشده است. آنها اطلاعات ناچیزی در مورد شرکت مورد نظر داشتند و از ترکیب سهامداران و تراکنشهای مالی نیز اطلاع خاصی در دسترس نبود. با این وجود، ۸۱ سرمایهگذار بزرگ در این اقدام پیشقدم شدند و ۸۵۰ میلیون دلار سرمایه به تلگرام سرازیر شد. نکتهی مهم این که مراحل بعدی جذب سرمایه هم در راه هستند.
این روش جذب سرمایه که به نام ICO یا عرضهی اولیهی سکه هم شناخته میشود، یکی از معدود روشهای جدید جذب سرمایهی خصوصی است که بازارهای عمومی را تحت تاثیر قرار داده و در حال حاضر، پرطرفدارترین روش افزایش سرمایه در آمریکا است. پدیدهای که در حال تغییر دادن روش جذب سرمایه و اجرای عملیات در شرکتها است.
جیسون توماس، مدیر تحقیقات شرکت Carlyle Group در این مورد میگوید:
سرمایههای خصوصی در حال تغییر چشماندازهای مالی و اقتصادی هستند. به بیان دیگر رشد سرمایههای خصوصی، مسیر پیش روی اقتصاد جهانی است.
در روش جذب سرمایهی خصوصی، اطلاعات کمی در مورد سرمایهی جذب شده و اشخاص و گروههای سرمایهگذار در دسترس است. به همین دلیل اطلاعاتی از اتفاقات در جریان پشت پرده در دست نخواهد بود. از طرفی بررسیهایوالاستریت ژورنال نشان میدهد که این نوع از سرمایه در طول یک دههی گذشته بیش از دو برابر رشد داشته و رشد بازارهای سهام و اوراق بهادار را پشت سر گذاشته است.
در سال گذشتهی میلادی، حداقل ۲.۴ تریلیون دلار از طریق سرمایهگذاری خصوصی در شرکتهای آمریکایی جذب شده است. این رقم، فاصلهای که از سال ۲۰۱۱ میان این بازار و بازارهای عمومی ایجاد شده را افزایش داد. طبق آمارهای ارائه شده توسط موسسهی Dealogic و همچنین بررسیهای والاستریت ژورنال، سرمایههای عمومی رقم ۲.۱ تریلیون دلار را به خود اختصاص دادهاند. در ادامهی این آمارها آمده که خرید خصوصی سهام حدود ۱.۶ تریلیون دلار از مبلغ ۲.۴ تریلیون را به خود اختصاص دادهاند.
بازارهای سهام خصوصی توسط دو گروه پشتیبانی میشوند. شرکتهایی که بهدنبال افزایش سرمایه از روشهایی بدون دردسرهای قانونی هستند؛ و سرمایهگذارانی که بهدنبال افزایش درآمد با شانس بیشتر از راههایی خارج از سهام بورس و اوراق بهادار هستند. نکتهی اصلی این است که به طور حتم، این نوع از جذب سرمایه به رشد برخی شرکتها کمک زیادی خواهد کرد. سرمایهی خصوصی، شجاعت نوآوری را به شرکتها میدهد. آنها با جذب این نوع از سرمایه، نیازی به ارائهی گزارشهای لحظهای و توضیح تاثیرات نوآوری روی سود سهامداران ندارند. بههمین دلیل، این نوع از سرمایهگذاری درسیلیکون ولی به عنوان مبدأ بسیاری از نوآوریهای کنونی، اهمیت بالایی دارد.
جکلین کلی، مدیر بخش سرمایهگذاری عمومی شرکت Ernst & Young LLC در این مورد میگوید: «این سبک از سرمایهگذاری، به کارآفرینی هرچه بیشتر کمک میکند. چرا که در این صورت، شرکتها روشهای متعددی برای دستیابی به سرمایه خواهند داشت.»
از طرفی با رشد سرمایهگذاری خصوصی، شرایط برای بازارهای عمومی دشوارتر میشود. آمارها نشان میدهد تعداد شرکتهای عمومی در آمریکا از ۱۹۹۶ تاکنون به نصف رسیده است. این آمارها، قانونگذاران آمریکایی را با نگرانیهای جدی مواجه کرده است. آنها معتقدند با افزایش این سبک سرمایهگذاری، فرصتهای کمتری برای فعالان عادی بازار سرمایه وجود خواهد داشت.
در آمریکا و عموم کشورهای جهان، شرکتهایی که قصد عرضهی عمومی سهام را داشته باشند، باید جزئیات زیادی از روندهای مالی خود را در اختیار سازمانهای مربوطه قرار دهند. این در حالی است که سرمایهگذاری خصوصی نیاز به چنین اطلاعاتی ندارد و به شرکتها اجازه میدهد تا بدون کنترل و رصد شدن، سرمایهی مورد نیاز خود را جذب کنند.
نکتهی قابل توجه در مورد جذب سرمایههای خصوصی این است که هر کسی اجازهی شرکت در این نوع سرمایهگذاری را ندارد و تنها شرکتها و سازمانهای محدودی میتوانند در آن شرکت کنند. به بیان دیگر رشد سرسامآور اولیه در برخی استارتاپها، تنها برای برخی سرمایهگذاران مفید خواهد بود.
البته روشهای دیگری از جذب سرمایهی خصوصی مانند ICO یا جمعسپاری نیز وجود دارند که در حال ایجاد تغییرات اساسی در بازار سرمایه هستند. آمارها در این بخش از بازار نشان میدهد که در سال گذشتهی میلادی تنها در آمریکا، ۲۰ مورد جذب سرمایهی خصوصی انجام شده و بیش از ۴ میلیارد دلار پول به هر یک از شرکتها تزریق شده است.
یکی از مثالهای قابل توجه سرمایهگذاری خصوصی، سرمایهی ۹۳ میلیارد دلاری هولدینگ ژاپنی سافت بانک در سرمایهگذاری حوزهی فناوری بوده است. در مقابل، بزرگترین عرضهی عمومی سهام در سال گذشتهی میلادی مربوط به شرکت Snap Inc بود که تنها ۳.۹ میلیارد دلار سرمایه جذب کرد. نکتهی مهم این که هنوز سرمایهی زیادی منتظر زمان مناسب برای واریز شدن در این بازار است. گزارشهای نشان میدهد داراییهای خصوصی در حال حاضر حدود ۲.۸ تریلیون دلار هستند و یک تریلیون دلار از آنها هنوز برای سرمایهگذاری آماده هستند.
این حجم از سرمایهی در انتظار برای ورود به بازارهای جوان، ظهور پدیدههای به نام استارتاپهای یونیکورن در سیلیکون ولی را توجیه میکند. استارتاپهای یونیکورن، شرکتهای نوپایی هستند که پس از رسیدن به موفقیت نسبی توسط شرکتهای بزرگ ارزش بیش از یک میلیارد دلار دریافت کنند. آمارها نشان میدهد تعداد این استارتاپها نسبت به سال ۲۰۱۴، ۳ برابر شده است.
برای مقایسهی پدیده ی موجود میتوان آن را با دو دههی پیش و دوران اوج عرضهی عمومی سهام مقایسه کرد. وقتی سهام آمازون به عنوان یک استارتاپ سه ساله بهصورت عمومی عرضه شد، ارزش آن به حدود ۶۶۰ میلیون دلار رسید. فعالان بازار سرمایه که اقدام به خرید سهام این شرکت کردند، سودی حدود ۹۶ درصد را تجربه کردند. برای مقایسه دقت کنید که کل سود شرکتهای لیست فورچن ۵۰۰ در دروهی مشابه، ۳۶۴ درصد بوده است.
بهعنوان مثالی از سرمایهگذاریهای خصوصی با سود سرسامآور میتوان فیسبوک را مثال زد. این شرکت ۸ سال پس از تاسیس به صورت عمومی عرضه شد و ارزشی حدود ۱۰۴ میلیارد دلار کسب کرد. در این میان تنها سرمایهگذاران خصوصی که از ابتدا وارد این استارتاپ شده بودند، توانستند از رشد سریع آن سود ببرند. اوبر نیز مثال دیگری است که بدون حضور سرمایهگذاران عمومی، پس از ۹ سال فعالیت هنوز بهصورت عمومی عرضه نشده و پتانسیل ارزش ۶۸ میلیارد دلاری دارد. سرمایهگذاران اخیر اوبر محدود به شرکت های خصوصی فعال در والاستریت و کشورهای عربستان و قطر به عنوان سرمایههای مستقل هستند.
یکی از قانونهای سرمایهگذاری آمریکا، سرمایهگذاری خصوصی را محدود به شرکتها و سازمانهای خاص میکند. برخی دیگر از فرآیندهای جذب سرمایه که اجازهی ورود را به اشخاص نیز صادر میکنند، تنها افرادی با سرمایهی بالا (مثلا ۲۰۰ هزار دلار در آمد یا یک میلیون دلار دارایی) را واجد شرایط میدانند. دلیل وضع این قوانین نیز حمایت از سرمایهگذاران خُرد مانند بازنشستگان است تا در ریسک بالای این شرکتهای تازهتاسیس درگیر نشوند.
بههرحال رشد این بخش بازار به شرکتهای کوچک و متوسط این امکان را داده که وامهای آسانتری نیز دریافت کنند. البته در این میان باید به این نکته اشاره کرد که ریسک سرمایهها افزایش یافته و خطر کلاهبرداری از شرکتها نیز به خاطر عدم وجود نظارت روی سرمایهگذاران، بیشتر شده است. خاصیت اساسی این بازارها این است که سرمایهگذار و شخص دریافتکنندهی سرمایه به روشنی مشخص نیستند.
کارشناسان بازار سرمایه، بخشهای ناشناس سرمایهگذاری خصوصی را با نام «سیاهچالههای سرمایه گذاری» میشناسند. آنها معتقدند اطلاعات کافی از این بخشها در دسترس نیست و حتی با ورود دولتها، بخش بسیار بزرگی از آنها مخفی خواهد ماند. این حقایق، نگرانیها را در مورد ریسکهای بالای شکست در این سبک از سرمایهگذاری و تاثیر آن روی اقتصاد جهانی ایجاد کرده است.
یکی از مثالهای ملموس در مورد افزایش سرمایهی خصوصی، تلگرام است. این شرکت هیچ اطلاعاتی در مورد پروژهی در دست اقدام خود و دلایل جذب سرمایه مشخص نکرد. حتی در مورد صاحبان تلگرام نیز اطلاعات کاملی در دست نیست و تنها موارد منتشر شده، برادران دورف یعنی پاول و نیکولای را به عنوان افراد اصلی این شرکت معرفی میکنند. از طرفی، اطلاعات لازم در مورد درآمد این شرکت نیز منتشر نشد و از لحاظ معرفی راههای ارتباطی نیز تنها یک شرکت در منطقهی آزاد بریتیش ویرجین معرفی شد.
جذب سرمایهی تلگرام به این روش، زنگ خطری برای سرمایهگذاریهای خصوصی است. برای مقایسه، سهامداران بازارهای عمومی را در نظر بگیرید که با مشاهدهی روزانهی قیمت سهام، هر موقع که نیاز داشته باشند، خریداری برای سهمشان پیدا میکنند؛ این در حالی است که سرمایهگذاران در شرکتهایی مشابه تلگرام، تضمینی از این بابت ندارند. نکتهی مهم دیگر در مورد این سرمایهها آن است که فروش این سهمها تا مدت معینی ممنوع است. البته تلگرام قول داده که در صورت اجرا نشدن پروژهی مورد نظرش تا اکتبر ۲۰۱۹، سرمایهی افراد را به آنها باز خواهد گرداند. جالب این که در همین اسناد مربوط به بازگشت سرمایه، عنوان شده که هیچ تضمینی برای وجود داشتن سرمایهی کافی برای پرداخت به افراد وجود ندارد!
آمارها نشان میدهد با وجود ارائه نکردن اطلاعات کافی از سوی تلگرام و عرضه نشدن سکهی مخصوص، قیمت این سرمایهگذاری مجازی از ۳۸ سنت در شروع جذب سرمایه، به ۱.۳۳ دلار در ماه فوریهی سال جاری رسیده است. نکتهی جالب این که کارشناسان بازار ارزهای رمزنگاری شده، معتقدند اطلاعات منتشر شده در مورد شبکهی در دست توسعهی تلگرام کاملا غیرقابل اعتماد بوده و نمیتوان هیچ ریسکی برای سرمایهگذاری در آن قبول کرد.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که بازار سرمایه در حال تغییر جهت جدی از سمت سنتی به بخشی است که علاوه بر جذابیت و حاشیهی سود بالا برای سرمایهگذاران اولیه، نگرانیهایی جدی در مورد قانونمند بودن و تضمین بازگشت سرمایه را ایجاد کرده است. به هر حال شاید دوران کنونی نیز دورانی شبیه حباب دات کام باشد و پس از شکستهای بزرگ سرمایهگذاران، به دورانی از ثبات برسیم که این نوع از سرمایهگذاری جدید نیز به بلوغ کافی و قانونمندی رسیده باشد.
.: Weblog Themes By Pichak :.