وبسایت نشنال جئوگرافیک برندگان مسابقهی عکاسی سال ۲۰۱۸ خود را معرفی کرد. در هر بخش، سه عکس برگزیده و یک عکس شایستهی تقدیر معرفی شد.
نشنال جئوگرافیک همچون هر سال برندگان رقابت National Geographic Photo Contest را معرفی کرده است. تصاویر برگزیده توسط نشنال جئوگرافیک از بین بیش از ۱۰ هزار تصویر انتخاب شدهاند. عکاسان در سه بخش «مردم»، «مکانها» و «حیات وحش» به رقابت پرداختند. در انتها برای هر بخش سه عکس برگزیده و یک عکس شایستهی تقدیر معرفی شد.
رتبهی نخست بخش مکانها
جیسون تودروو از بین ۱۰ هزار عکاس، شایستهی دریافت جایزهی بزرگ نشنال جئوگرافیک شد. عکس وی با نام «غیر واقعی»، تصویر هزاران خودروی بلااستفاده را در صحرا نشان میدهد. او برای این اثر جایزه ای به مبلغ پنج هزار دلار دریافت خواهد کرد. همچنین عکس وی در صفحهی اینستاگرام نشنال جئوگرافیک منتشر خواهد شد.
در این عکس هزاران خودروی فولکس واگن و آئودی را میبینید که در صحرای موهاوی، در ایالت کالیفرنیا کنار هم قرار گرفتهاند. این خودروها که مدل ساختشان بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ است، در تستهای مربوط به «میزان انتشار گازهای آلاینده از موتور» که به دستور سازمان حفاظت از محیط زیست آمریکا انجام شده، شامل مواردی بودهاند که در آنها تقلب شده است. به دنبال این رسوایی، شرکت فولکس واگن میلیونها خودروی ساخت این شرکت را به دلیل نقص فنی فراخواند.
من با انتشار چنین عکسهایی امیدوارم همهی ما آگاهانه از سیارهی زیبایمان مراقبت کنیم.
جیسون تودروو نوازندهی ویولن، مربی پرواز و عکاس هوایی است. او پرواز کردن را برای نخستین بار در سال ۲۰۰۰ آغاز کرده است. جیسون به نشنال جئوگرافیک میگوید: «زمانهایی که پرواز طولانی دارم، به آهنگهای زیادی گوش میدهم و موسیقی و پرواز را باهم ترکیب میکنم.»
در ادامه با زومیت همراه باشید تا دیگر برندگان مسابقهی بزرگ عکاسی نشنال جئوگرافیک را باهم ببینیم.
رتبهی نخست بخش مردم
مقالههای مرتبط:
میلا کولیس نام عکاسی است که تصویر بالا را ثبت کرده است. کولیس در مورد داستان تصویر بالا این چنین اظهارنظر میکند: «زمانی که این عکس را از دیوید مایوچوکرا گرفتم؛ قصد داشتم مجموعه عکس پرترهای از مردم این منطقه بگیرم، در حالی که بهترین لباسشان را برای روز یکشنبه در کلیسا پوشیدهاند. این عکس آخرین یکشنبهی کاری دیوید به عنوان یک عکاس در استودیوی شخصیاش، در محلهای فقیرنشین به نام کیبرا در نایروبی است. یکی از دوستانم درست قبل از اینکه بخواهم آنجا را ترک کنم، توجهام را به این استودیوی عکاسی جلب کرد. فضای استودیو بسیار حیرت انگیز بود؛ با پردهای در پسزمینه و نور طبیعی که از در ورودی به داخل میتابید. دیوید به مدت ۳۷ سال در آنجا کار کرده بود اما حالا استودیو در آستانهی تعطیلی بود؛ چرا که در حال حاضر دوربینهای تلفن همراه بسیار فراگیر شدهاند. امروزه تعداد کمی از مردم خواهان پرترهی استودیویی هستند. دیوید تصمیم دارد خود را بازنشست کند و نزد خانوادهاش به حومهی شهر بازگردد. حال این پرتره از دیوید به دیوار استودیو نصب شده است تا خاطرهی حضور او برای همیشه در آنجا باقی بماند».
رتبهی دوم بخش مردم
تاد کندی تصویر بالا را ثبت کرده است و موفق شده تا رتبهی دوم را در دستهی تصاویر مردم کسب کند. او در اینباره میگوید:
در طول تعطیلات خانوادگیمان، زمانی که از سیدنی به الولرو میرفتیم؛ در یک متل کنار جاده توقف کردیم. متل در روستایی به نام نینگان واقع در قسمت بیابانی استرالیا قرار داشت و در نزدیکی آن یک مزرعهی گندم به چشم میخورد. هوا برای آن موقع از سال بهطور غیرمعمولی گرم بود. بهطوری که دمای هوا حدود ۱۰۰ درجه فارنهایت و بسیار غبارآلود بود. در این عکس دخترمان جینی، داخل اردک پلاستیکیاش روی ظرفشور نشسته و از حمامش لذت میبرد.
رتبهی سوم بخش مردم
آویشک داس تصویر بالا را ثبت کرده و در مورد آن این چنین اظهار نظر کرده است:
یکی از طرفداران متعصب آئین هندو، در خلال فستیوال «چاراک پوجا» در غرب بنگال، فرزند تازهمتولدشدهی خود را میبوسد. در این فستیوال شرکتکنندگان طبق رسوم آئین هندو باید پشت خود را با قلاب سوراخ کنند و از طنابی که به خود وصل میکنند، آویزان شوند و تاب بخورند.
زمانی که بهعنوان عکاس در این فستیوال حضور داشتم، بسیاری از هندوهای متعصب را دیدم که درحال انجام مناسک دینی خود بودند. سعی کردم لحظهای را ثبت کنم که در آن عشق و نگرانی یک پدر نسبت به آینده ی فرزند کوچکش توامان وجود دارد.»
رتبهی دوم بخش مکانها
نیکولاس مویر عکاسی است که تصویر بالا را ثبت کرده است. او میگوید: «یک اتومبیل فورد زنگزده مدل تاندربیرد در منطقهی رالز تگزاس، در غباری قرمز رنگ ناشی از طوفانهای سهمگین به چشم میخورد. خشکی زمینهای شخمزدهی منطقهی پانهاندل تگزاس بهراحتی بستری را برای ایجاد چنین طوفانهایی رقم میزند. طوفانهایی با سرعت بیش از ۹۰ مایل بر ساعت که خاکهای سطحی را به هوا بلند میکند و به سمت جنوب میبرد.
آن روز من موقعیتمان را برای حضور یک تیم از عکاسان و فیلمبرداران به منظور مشاهده و ثبت طوفان، پیش بینی کرده بودم. در این منطقه بیشترین طوفانهای تورنادو رخ میدهد. تصور کنید در طول ۱۰ روز، ۱۶ طوفان! آخرین روز اقامتمان، موفق به ثبت این عکس شدم. اینجا واقع در جنوب آماریلو در تگزاس است. وقتی طوفان به یک تندباد پیچنده تبدیل میشود، به طرف پایین حرکت میکند. جریانهای بادی حاصل از آن بهحدی قدرت دارد که زمینهای اطراف را درنوردیده و خاکهای سطحی را از زمین بلند میکند و در هوا پراکنده میکند.»
رتبهی سوم بخش مکانها
سوریه به دلیل درگیر شدن با جنگ داخلی، یکی از داغترین سوژههای خبری و مخصوصا عکاسی است. کریستین ورنر از سوی مجلهی اشپیگل موفق شده است تصویر بالا را به ثبت برساند. او در اینباره میگوید: «مجلهی اشپیگل آلمان، برای مستندسازی موقعیت کنونی تعدادی از شهرهای سوریه، ماموریتی به من داد. زمانی که برای اولین بار پا به منطقهی خالدیه در شهر حمص گذاشتم، بسیار شوکه شدم چرا که پیش از این ویرانی در این مقیاس ندیده بودم. در خالدیه سکوت وحشتناکی حاکم بود؛ نه صدایی که نشان از زندگی در شهر باشد و نه اتومبیلی، هیچ. فقط صدای پرندگان و باد. همینطور که در خیابان قدم میزدیم با خودم فکر کردم وسعت خرابی بهقدری وسیع است که از این زاویه نمیتوان تمام آن را پوشش داد. فقط میتوانستم از زاویهی بالا آن را نمایش بدهم. پس از سربازی سوری که آنجا نگهبانی میداد، درخواست کردم تا از خرابهها بالا بروم و او اجازه داد این کار را با مسئولیت خودم انجام دهم. از خرابههای خانهای بالا رفتم که پر از ادوات انفجاری بود.
زمانی که عکس را گرفتم روی پشت بام ایستاده بودم. بدون هیچ نشانی از زندگی، این عکس برایم حس مرگ دارد. من بهخوبی آن روز را به یاد میآورم.»
عکس قابل تقدیر در بخش مکانها
روکا ایتو تصویر زمستانی بالا را در منطقه هوکایدو به ثبت رسانده است. وی در این خصوص چنین اظها نظر کرده است:
«این حوضچهی آبی در جزیرهی هوکایدو ژاپن، بهعنوان محلی برای جذب گردشگر از سراسر جهان بسیار مشهور است. این حوضچه با درختان و کوههای زیبایی از اطراف احاطه شده است و در زمستان بهطور کامل یخ میزند. این حوضچه به دست انسان ساخته شده است تا مانع از ورود و حرکت مواد حاصل از فعالیت آتشفشان تپکاچی در نزدیکی آنجا شود. انباشته شدن این مواد در آب حوضچه باعث بالا رفتن سطح مواد معدنی آن از جمله آلومینیوم شده است. این چشم انداز اغواکننده قادر است برای چند لحظه نفس شما را در سینه حبس کند. برای گرفتن این عکس از تکنیک نوردهی طولانی استفاده کردم تا بتوانم بارش برف را نشان دهم؛ و همزمان نور فلاش را برای یک لحظه تاباندم تا دانههای برفی را که در منظرهی جلوی عکس قرار داشتند، ثبت کنم. از بین عکسهایی که از این منظره گرفتم، در آخر عکسی را انتخاب کردم که بهترین توازن بصری، بین بارش برف و دانههای برف خارج از فوکوس را نشان دهد.»
رتبهی نخست بخش حیات وحش
در صورتی که به حیات وحش علاقه داشته باشید، مطمئنا تصویر بالا که توسط پیم وولکرز ثبت شده ،نظر شما را جلب خواهد کرد. وی داستان ثبت تصویر را چنین نقل میکند:
صبح زود درست زمانی که گلهای از گاوهای وحشی یالدار از روی رودخانهی مارا در تانزانیا عبور میکردند، خورشید در میان لایه ای از غبار و سایههای تیره، درحال بالا آمدن بود. وجود همهی این عناصر در کنار هم باعث شد این صحنهی رمزآلود به وجود آید. این تصویر برایم شبیه به یک نقاشی قدیمی است.
رتبهی دوم بخش حیات وحش
جوناس بِیِر، عکاس تصویر بالا در مورد ثبت این تصویر چنین صحبت کرده است:
هنگام راهپیمایی در منطقهی کوئقاتا در گرینلند، ناگهان با گلهای از بوفالوهای وحشی روبهرو شدم. یکی از آنها روی دامنهی تپهای در برف عمیق بهسرعت حرکت میکرد و برف را از زیر پاهایش به اطراف پخش میکرد. صحنهی بسیار متحیرکنندهای بود. من بهاندازهی کافی خوششانس بودم و در زاویهای قرار داشتم که بهراحتی آنها را مشاهده کنم. تماشای آنها از این فاصله به مدت یک ساعت، برایم یک تجربهی باورنکردنی بود. بوفالوهای وحشی بهشدت در برابر شرایط موجود در قطب شمال مقاوم هستند. آنها هشت ماه از سال را با شرایط بسیار سخت آبوهوایی دستوپنجه نرم میکنند. این عکس هم زیبایی و هم قدرت آنها را نشان میدهد.»
رتبهی سوم بخش حیات وحش
آب همواره به دلیل انعکاس تصویر اجسام یکی از بهترین سوژهها برای عکاسی است. آلیسون لانگیواد نیز با شکار لحظهای که دو کردگدن به برکهای نزدیک شدهاند، یک تصویر بی نظیر را ثبت کرده است. وی در خصوص این تصویر میگوید:
«اینجا منطقهی حفاظتشدهی زیمانگا در آفریقا است. درست زمانی که چشمهایم از شدت خستگی درحال بسته شدن بود، دو کرگدن سفید به آهستگی در تاریکی ظاهر شدند و برای نوشیدن آب به سمت گودالی که روبهروی من قرار داشت، آمدند. آنها بهطور کاملا هوشمندانهای پشت به پشت هم ایستادند تا قبل از اینکه بخواهند سرشان را برای نوشیدن آب پایین بیاورند، اطرافشان را بهخوبی ببینند.
حس بسیار خوبی داشتم که میتوانستم از این حیوانات در معرض نابودی، عکس بگیرم. زمانی که درحال آماده کردن تجهیزات عکاسیام بودم، حس کردم در برابر عظمت آنها، بسیار ناچیزم. با وجود اینکه بهتازگی و در طی چند ماه اخیر از آنها عکاسی کرده بودم اما حالا این دو کرگدن، نمای تازه ای را روبهروی چشمانم به نمایش گذاشته بودند.
شاخ این کرگدنها بریده شده بود تا از شکار غیرقانونیشان جلوگیری شود. دربارهی این روش چیزهایی شنیده بودم اما هنوز به چشم ندیده بودم. فکر کردن به این موضوع مرا بسیار وحشتزده میکرد. شکار غیرقانونی تاثیر ویرانکنندهای بر جمعیت آنها دارد. این روش (بریدن شاخ کرگدنها توسط خود افراد منطقه) باید تصمیم سختی باشد. من برای همهی تلاشهایی که در راستای حفظ آنها میشود، بسیار احترام قائل هستم.»
.: Weblog Themes By Pichak :.