نگاهی اجمالی به مهم‌ترین محوطه‌های ماقبل‌ تاریخی ایران

کشور پهناور ایران در منطقه‌ای قرار گرفته که باستان‌شناسان از آن به‌عنوان «گهواره تمدن» یاد می‌کنند. به این جهت، وفور محوطه‌های باستانی چند ده هزار ساله در فلات ایران  عجیب نیست. از شواهد مختلف باستان‌شناسی اینطور بر می‌آید که در فلات ایران اقوام و تمدن‌های متنوعی زندگی می‌کردند و از آثاری که برجای مانده می‌توان به پیچیدگی‌ها و پیشرفته بودن این فرهنگ‌های ماقبل تاریخی پی‌برد. براساس آنچه اکنون دانسته می‌شود، ایران حداقل از ۱۲ هزار سال قبل دارای سکنه بوده است و در نقاط مختلف آن اقوامی با زبان‌ها، فرهنگ‌ها و آداب و رسوم مختص به خود زندگی می‌کردند. در این مطلب مختصر سعی بر این است که نگاهی اجمالی به برخی از مهم‌ترین محوطه‌های  ماقبل تاریخی ایران بیندازیم.

تمدن جیرفت، حلقه گمشده تمدن بشری

تمدن جیرفت، حلقه گمشده تمدن بشری

تمدن باستانی جیرفت، نماد تمدن ایران پیش از تاریخ است. قدمت این تمدن پیشاتاریخی به ۴۳۰۰ سال قبل بازمی‌گردد. در حالی که امروز جیرفت شهری در استان کرمان است، اما یافته‌های باستان‌شناسی در این منطقه حاکی از وجود تمدنی بزرگ در نزدیکی شهرستان جیرفت و هلیل‌رود کنونی است. قدمت محوطه‌ی باستانی جیرفت به هزاره‌ی سوم پیش از عصر حاضر برمی‌گردد. این منطقه، زمانی پل ارتباطی بین «تمدن ایلام» در غرب و «تمدن دره سند» در شرق بوده است. دکتر یوسف مجیدزاده،‌ باستان‌شناس و متخصص باستان‌شناسی پیش از تاریخ و تمدن بین‌النهرین، اولین کسی بود که در سال ۱۳۸۲، تمدن جیرفت را به جهانیان شناساند.

اما قبل از دکتر مجیدزاده، باستان‌شناسان دیگری نیز از این محوطه‌ی باستانی دیدن کرده بودند. سِر مارک اورل اشتین، باستان‌شناس مجارستانی-بریتانیایی، اولین کسی بود که پژوهش‌های علمی را در این جیرفت انجام داد. به‌دنبال او، سایر باستان‌شناسان ایرانی و خارجی نیز به کاوش و حفاری این محوطه باستانی پرداختند. پژوهش‌های متعددی که در مورد تمدن باستانی جیرفت انجام گرفته نشان از ارتباط بین این تمدن با سایر تمدن‌های واقع در کرمان، سیستان و بلوچستان، هلیل‌رود و تپه کنارصندل دارد.

براساس بررسی‌های سالیابی که روی کشفیات تمدن جیرفت صورت گرفته، قدیمی‌ترین آثار باستانی این تمدن ۷۰۰۰ سال قدمت دارند. دکتر مجیدزاده جیرفت را «مهد تمدن بشری» می‌داند. دکتر مجیدزاده، گواه ادعای خود را کشف نسخه‌های خطی در زیگورات (والاترین‌ نیایشگاه برای پرستش خدایان) جیرفت می‌داند. به گفته باستان‌شناسان، تمدن‌های جیرفت و هلیل‌رود به‌عنوان دو مرکز مهم تمدن شرق، هزاران سال قبل از عصر حاضر، دارای معابد و کاخ‌ها و باروها و سازمان‌های شهری پیشرفته‌ای بوده‌اند. به همین جهت، برخی مورخان و باستان‌شناسان به جیرفت، لقب «بهشت گمشده» را داده‌اند.

تندیسی از تمدن جیرفت

تندیسی از تمدن جیرفت که بین ۴۸۰۰ تا ۴۳۰۰ سال قدمت دارد

جیرفت با داشتن آب‌وهوای مطلوب، تنوع گیاهی بالا، خاکی حاصل‌خیز و گونه‌های جانوری حتی در دوره‌‌ی سلجوقیان نیز به تفرج‌گاه شاهان این سلسله بدل شده بود. از این رو، مردمانی که ۷۰۰۰ سال قبل در این ناحیه می‌زیستند در انتخاب محل زندگی خود تمامی جوانب را در نظر گرفته بودند. کشف نسخ خطی و زیگورات، به همراه آثار باستانی دیگر، حاکی از آن است که تمدن باستانی جیرفت حداقل به اندازه تمدن‌های بین‌النهرین و سومریان قدمت دارد.

از آنچه اکنون می‌دانیم آن‌طور بر می‌آید که بیش از نیمی از محوطه‌ باستانی جیرفت را گورستان‌هایی تشکیل می‌داده که تا ۵۰۰۰ سال قبل از عصر حاضر قدمت دارند. آثار باستانی که از این گورها به دست آمدند نشان می‌دهد که مردمان این سرزمین عمیقا به زندگانی پس از مرگ باور داشته‌اند و همچون دیگر فرهنگ‌های ماقبل تاریخی، مردگان خود را با زیورآلات و اشیای گرانبهایی دفن می‌کردند. 

کشف زیگوراتی که از خشت ساخته شده بود، جذابیت باستانی دیگری است که نشان می‌دهد، مردمان تمدن جیرفت، همواره به نیایش خدایان خود می‌پرداختند. باستان‌شناسان، قدمت زیگورات جیرفت را نیمه اول هزاره سوم پیش از عصر حاضر می‌دانند. در همین حال، باید ذکر کنیم که هنوز برخی از مدخل‌های اصلی این نیایشگاه باستانی به‌درست حفاری نشده است. کشف دیگری که در محوطه باستانی جیرفت انجام گرفته، نسخه خطی یا کتیبه‌ای است که حدود ۵۰۰۰ سال قدمت‌گذاری شده و به باور پژوهشگران و مورخان، این کشف شگفت‌انگیز نشان می‌دهد که مردمان جیرفت حداقل هم‌زمان با تمدن‌های بین‌النهرین، خط را ابداع کرده‌اند.

باستان‌شناسان جیرفت را مهد تمدن بشری می‌دانند

در همین حال، در تپه‌های تاریخی جیرفت، ظروف و آثار باستانی کشف شده که همه‌‌ی اینها نشانگر غنای فرهنگی و تمدنی پیشرفته در این منطقه از ایران باستان هستند. عمده نقوشی که در این محوطه‌ باستانی روی ظروف و سفال‌ها به چشم می‌خورد حاکی از احترام عمیق این مردمان به طبیعت است. در همین حال، در برخی از آثار باستانی نگاره‌هایی از انسان و حیوان نیز دیده می‌شود که روی سنگ صابونی، برنز و چوب حکاکی شده‌اند.  

از نقوش و نگاره‌های حیوانات، ابزارآلات شکار و تزئینات دیگر این‌طور برمی‌آید که مردمان این سرزمین با تمدن‌های سومریان و بین‌النهرین پیوندها و ارتباطات گسترده‌ای داشته‌اند. در همین حال، بخش دیگری از کشفیات تمدن جیرفت، علائمی از عروسک‌سازی، حکاکی‌های ظریف روی سنگ‌ها و پیکره‌تراشی به چشم می‌خورد. تمامی این کشفیات دال بر این است که مردمان تمدن جیرفت، دارای فرهنگ اساطیری غنی بوده‌اند.

شهر سوخته، گهواره تمدن جهان

شهر سوخته، گهواره تمدن جهان

شهر سوخته که در ۱۲۰ کیلومتری شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان واقع شده، به گواه بسیاری از مورخان و باستان‌شناسان، تقاطع مسیرهای بزرگانی عصر برنز در فلات ایران بوده است. بقایای این شهر خشت‌وگِلی نشان از وجود تمدنی بسیار پیشرفته در شرق ایران دارد. باستان‌شناسان تاریخ ساخت شهر سوخته را ۵۲۰۰ سال قبل می‌دانند و عقیده دارند که این شهر تا ۲۰۰۰ سال قبل نیز دارای سکنه‌ی زیادی بوده است. نکته‌ای که شهر سوخته را از باقی محوطه‌های باستانی هم‌عصر خود کاملا متمایز می‌کند، سازماندهی شهری بی‌نظیر آن است. اکنون دانسته می‌شود که این شهر در زمان خود دارای محله‌های مختلفی با کاربردهای گوناگون از مسکونی تا صنعتی و گورستان بوده است.

به عقیده پژوهشگران، تغییرات آب‌وهوایی در هزاره‌ی دوم پیش از عصر حاضر منجر به خالی از سکنه شدن این شهر باستانی شده است. نام‌گذاری این شهر باستانی هم به دلیل حداقل سه بار سوختن آن پیش از متروک شدن کامل است. اما به دلیل آب‌وهوای خشک و بیابانی منطقه، آثار باستانی این شهر به‌خوبی حفظ شدند تا امروز به یکی از مطلوب‌ترین محوطه‌های باستانی ایران بدل شود. به همین دلیل، باستان‌شناسان شهر سوخت را منبع غنی می‌دانند که می‌تواند برای مطالعه چگونگی ظهور تمدن‌های پیچیده و تعامل آ‌ن‌ها با سایر فرهنگ‌های باستانی هزاره سوم پیش از عصر حاضر، اطلاعات ارزشمندی را در اختیارشان قرار دهد. روی هم رفته، شهر سوخته، یکی از شگفتی‌های دنیای باستان و نمونه‌ای بی‌نظیر از اولین، بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین شهر عصر برنز تاریخ است.

تصویر متحرکی از «جام نقشِ بز»

تصویر متحرکی از «جام نقشِ بز» مشهور به اولین انیمیشن جهان از آثار باستانی شهر سوخته

به عقیده مورخان، شهر سوخته دارای سنت فرهنگی بزرگی بوده که روابط بازرگانی و فرهنگی متعددی با سایر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها از رود سند تا سواحل جنوبی خلیج فارس، دریای عمان، جنوب غربی ایران و آسیای میانه داشته است. بقایای باستان‌شناسی و کشفیات متعدد در این شهر ماقبل تاریخی دال بر نقش کلیدی آن به‌لحاظ فلزکاری، ساخت ظروف سنگی، جواهرسازی و سفالگری دارد.  

همان‌طور که گفتیم، شهر سوخته‌ نمونه‌ی برجسته‌ای از برنامه‌ریزی و سازماندهی شهری در دنیای باستان است. اکتشافات متعددی که در این شهر باستانی انجام گرفته از وجود گورستان‌ها، کارگاه‌ها و ساختمان‌هایی با کاربردهای تجاری و اجتماعی خبر می‌دهد. از این شواهد آن‌طور بر می‌آید که شهر سوخته زمانی به بخش‌های چندگانه‌ای برای سکونت، کار و بازرگانی و گورستان تقسیم می‌شده که نشان‌دهنده‌ی مرحله‌ی مهمی از برنامه‌ریزی شهری در دنیای باستان است. اما آنچه هنوز به‌صورت معمایی در دنیای باستان‌شناسی باقی مانده، دلایل ظهور و سقوط غیرمنتظره شهر سوخته است.

از مهم‌ترین کشفیاتی که در شهر سوخته انجام گرفته می‌توان به جامی از جنس مرمر اشاره کرد که در سال ۱۳۹۳ کشف شد. در سال بعد از آن هم باستان‌شناسان کیسه چرمی با نگاره‌های متعلق به عصر برنز را در شهر سوخته کشف کردند.  اما احتمالا مهم‌ترین کشفی که تاکنون در یکی از محوطه‌های باستانی ایران زمین انجام گرفته، چشم مصنوعی باشد که در سال ۱۳۸۵ در این شهر باستانی کشف شد. به عقیده باستان‌شناسان، این کشف، قدیمی‌ترین چشم مصنوعی جهان است.

نخستین چشم مصنوعی جهان

جمجمه زن باستانی شهر سوخته به‌همراه نخستین چشم مصنوعی جهان

 این چشم مصنوعی بیش از ۲٫۵ سانتی‌متر قطر دارد و احتمالا از موادی سبُک مانند قیر ساخته شده است. در مرکز چشم علائمی شبیه به عنبیه و خطوطی نشانگر پرتوهای خورشید حکاکی شده و خود چشم هم با مفتولی طلایی در حدقه چشم نگه داشته می‌شده است. زنی که این چشم مصنوعی به همراه بقایای استخوانی‌اش کشف شد، ۱۸۲ سانتی‌متر بلندای قامت داشت که بسیار قد بلندتر از زنان دوران خود بود. از آثار و علائم برجای مانده روی حدقه چشم آن‌طور بر می‌آید که این زن باستانی چشم مصنوعی را برای مدت طولانی از زندگانی‌اش استفاده می‌کرده است. اسکلت این زن حدود ۴۸۰۰ تا ۴۹۰۰ سال قدمت‌گذاری شده است.

کشف شگفت‌انگیز دیگر در شهر سوخته، یک تخته نَرد به‌همراه تاس و مُهره‌های بازی است که آن را به قدیمی‌ترین تخته نرد جهان تبدیل کرده است. سایر آثار باستانی که در شهر شوخته کشف شدند نیز شگفت‌انگیزند. از جمله بقایای جمجمه‌ای که می‌تواند شاهدی از اولین نمونه‌های جراحی مغز باشد و جام سفالینی که به باور برخی از باستان‌شناسان، اولین نمونه انیمیشن در جهان است.

تپه سیلک، نخستین تمدن ایرانِ مرکزی

تپه سیلک، نخستین تمدن ایرانِ مرکزی

تپه سیلک، محوطه‌ی بزرگ باستانی در حومه‌ی شهر کاشان، اصفهان و در نزدیکی باغ معروف فین است. این فرهنگ باستانی که همبستگی‌های بسیاری با فرهنگ‌های زاینده‌رود داشته، اولین تمدنی است که در مرکز ایران ظهور کرده است. باستان‌شناسان، قدیمی‌ترین سکونت در تپه سیلک را حدود ۶۰۰۰ تا ۷۵۰۰ سال قبل دانسته‌اند. همچنین گمان می‌رود که زیگوراتی که در محوطه‌ی باستانی تپه سیلک کشف شده، حدود ۵۰۰۰ سال قبل ساخته شده است. تصور بر این است که فرهنگ سیلک و دیگر فرهنگ‌های مجاور به دلیل وجود منابع زیاد آب در این قسمت از ایران مرکزی شکل گرفته‌اند. چشمه‌ها و رودخانه‌های همیشه جاری این منطقه که هنوز هم به قوت خویش باقی‌اند، در قرون گذشته به دلیل فراهم کردن آب‌وهوای مطلوب و سرسبزی خود به تفرجگاه پادشاهان سلسله صفوی بدل شده بودند.

کوزه‌ای با نقوش حیوانات از آثار باستانی تپه سیلک

کوزه‌ای با نقوش حیوانات از آثار باستانی تپه سیلک

تپه سیلک طی سه مرحله و در سال‌های ۱۳۱۲، ۱۳۱۳ و ۱۳۱۷ توسط گروهی از باستان‌شناسان به سرپرستی  رومن گیرشمن، باستان‌شناس فرانسوی اوکراینی‌تبار و متخصص ایران باستان و همسرش تانیا گیرشمن کاوش شد. دکتر یوسف مجیدزاده و ای.دی مک‌کورن از دیگران باستان‌شناسانی بودند که دهه‌ها بعد شروع به کاوش تپه سیلک کردند. این کاوش‌ها بعدا توسط گروهی از باستان‌شناسان دانشگاه پنسیلوانیا و سازمان میراث فرهنگی به سرپرستی دکتر صادق ملک شهمیرزادی طی سال‌های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ پی‌گرفته شدند. بعد از آن، گروه دیگری از باستان‌شناسان به سرپرستی دکتر حسن فاضلی نشلی و رابین کونینگهام از دانشگاه دورام انگلستان محوطه‌ی شمالی تپه سیلک را حفاری کردند و به ۶ گور متعلق به اواخر دوره‌ی نوسنگی رسیدند.

شهر سوخته از اولین، بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین شهرهای عصر برنز تاریخ است

متأسفانه بسیاری از آثار باستانی تپه سیلک به‌دست مجموعه‌داران خصوصی افتادند و بعدها از موزه‌های مهم جهان از جمله موزه لوور پاریس، موزه بریتانیا، موزه هنر متروپولیتن نیویورک سردرآوردند. در مقبره‌های کشف شده در تپه سیلک آثار سفالین و همین‌طور ظروفی فلزی به چشم می‌خورد که نشان از ارتباطات گسترده‌ی مردمان ساکن تپه سیلک با فرهنگ‌های هم‌عصرش دارد. به سبب وفور آثار باستانی فلزی در این محوطه، باستان‌شناسان گمان می‌کنند، تپه سیلک در عصر خود یکی از مراکز اصلی تولید فلز در مرکز ایران بوده است. مقادیر قابل‌توجهی از بقایای فلزی تپه سیلک در دهه‌ی ۱۳۷۰ کشف شدند که شامل کوره‌های ذوب و ابزارها و آلات آهنگری بودند. در تپه سیلک، ویرانه‌هایی کشف شد که به عقیده بسیاری قدیمی‌ترین زیگورات جهان محسوب می‌شود.

تپه حسنلو، خانه ابدی دلدادگان

تپه حسنلو، خانه ابدی دلدادگان

تپه حسنلو، محوطه باستانی در نزدیکی شهر نقده در استان آذربابجان غربی است. به دلیل آتش‌سوزی گسترده‌ای که موجب تخریب این محوطه‌ی باستانی در اواخر قرن نهم پیش از عصر حاضر شد، اساسا لایه‌ای از شهر به‌صورت کاملا دست‌نخورده باقی مانده و آثار متنوعی از مصنوعات و بقایای استخوانی تا ساختمان‌ها و عبادتگاه‌ها را در اختیار پژوهشگران قرار داده است.

تپه حسنلو بزرگ‌ترین، تپه‌ در دره‌ رودخانه گادر است و بر دشت کوچکی به نام سولی‌دُوز مشرف است. این محوطه‌ی باستانی در تپه‌ مرکزی به ارتفاع ۲۵ واقع شده و در آن استحکامات و برج‌ها و باروها با میادین سنگ‌فرش شده به چشم می‌خورد. البته آنچنان که تصور می‌شود، وسعت تپه حسنلو در گذشته بسیار بزرگ‌تر از حالا بود. اما با پیش‌روی زمین‌های زراعی و منازل مردمان محلی به تدریج از وسعت این تپه کاسته شد تا اکنون که از کل تپه حسنلو، تپه بزرگِ گِردی به قطر ۲۸۰ متری باقی مانده است.  

جام طلای حسنلوجام طلای حسنلو (در میانه‌ی تصویر)، از برجسته‌ترین آثار باستانی ایران که ۳۲۰۰ سال قدمت دارد

باستان‌شناسان گاه‌شماری سکونت در تپه حسنلو را به دوره‌های دهگانه‌ای تقسیم کرده‌اند که از هزاره‌ی ششم پیش از عصر حاضر تا قرن سوم عصر حاضر ادامه پیدا می‌کند. مشهورترین کشفیات تپه حسنلو را «جام طلای حسنلو« و «عشاق حسنلو» تشکیل می‌دهند. در ابتدا، کاوش‌های تپه حسنلو با هدف بازنگری در تاریخ فرهنگی منطقه از دوران نوسنگی (۱۱۰۰۰ تا ۶۵۰۰ سال قبل) تا زمان فتح ایران توسط اسکندر مقدونی (تا سال ۳۳۴ پیش از عصر حاضر) انجام گرفتند. اما کشف غیرمنتظره‌ی جام طلای حسنلو در سال ۱۳۲۶، مسیر کاوش‌های باستان‌شناسی را تغییر داد. به این ترتیب، کاوش‌ها و حفاری‌های بعدی با هدف یافتن آثار بیشتری از عصر آهن انجام گرفتند. کشف دیگری که در تپه حسنلو انجام شد، عشاق حسنلو بود که در سال ۱۳۵۲ در حفاری‌هایی که به سرپرستی رابرت دایسون از دانشگاه پنسیلوانیا انجام گرفت کشف شدند.

تپه گنج‌دره، کهن‌ترین دهکده ماقبل تاریخی

تپه گنج‌دره

تپه گنج دره، یکی دیگر از سکونتگاه‌های مقابل تاریخی ایران است که در روستای قیسوند، شهرستان هرسین، استان کرمانشاه واقع شده است. تپه گنج‌دره برای اولین‌بار در سال ۱۳۴۵ توسط پروفسور فیلیپ اسمیت، باستان‌شناس کانادایی کشف شد. پروفسور اسمیت بعدا طی چهار فصل به کاوش و حفاری این محوطه‌ی دوران نوسنگی پرداخت. قدیمی‌ترین سکونتگاه کشف شده در این محوطه حدود ۱۰۰۰۰ سال قدمت دارد و شواهدی از اولین اهلی کردن بز در آن به چشم می‌خورد. با این حال، تنها مدرک قطعی از کشاورزی را می‌توان وجود بقایای جو در تپه گنج‌دره دانست.

تندیس گِلی از یک گراز از آثار باستانی تپه گنج‌دره

تندیس گِلی از یک گراز از آثار باستانی تپه گنج‌دره

گنج‌دره به عقیده باستان‌شناسان از اواخر هزاره‌ی هشتم تا اواسط هزاره‌ی ششم پیش از عصر حاضر دارای سکنه بوده است. در گنج‌دره بقایایی از ظروف سفالین و همین‌طور پیکان‌های سنگی، اشیای استخوانی، کوزه‌ها، کاسه‌ها، مهره‌ها و زینت‌آلات دیگر کشف شده که قدمت‌ این آثار باستانی تا ۷۳۰۰ سال پیش از عصر حاضر تخمین زده می‌شود. کشف ویرانه‌های سکونتگاه‌های کهن به همراه آثار و بقایای ظروف سفالی خبر از سنت دیرینه خانه‌سازی و سفالگری در بین مردمان گنج‌دره می‌دهد. در همین حال، تندیسی ایزدبانوی بدون سری که در تپه گنج‌دره کشف شده حاکی از باورهای مذهبی مردمان ساکن گنج‌دره است.

تا قبل از پژوهش‌های اخیر ریشه مردمان گنج‌دره به درستی دانسته نمی‌شد. اما پژوهشگران در سال ۱۳۹۵، ژنوم استخراج شده از بقایای استخوان گیجگاهی زن باستانی که بین ۳۰ تا ۵۰ سن داشت را توالی‌یابی کردند. تجزیه‌وتحلیل‌های ژنتیکی نشان داد که این زن باستانی متعلق به هاپلوگروه ایکس (نژادهای ساکن اروپا، خاورمیانه، آسیای مرکزی، شمال افریقا و شمال آمریکا) است و از لحاظ فنوتیپی نیز به کشاورزان منطقه آناتولی و قفقازی شباهت دارد. DNA این زن باستانی نیز نشان داد که او موهای مشکی، چشمانی قهوه‌ای و عدم تحمل لاکتوز داشته است.

تپه مارلیک، میعادگاه سلاطین

تپه مارلیک، میعادگاه سلاطین

تپه مارلیک یا چراغعلی تپه در بخش خاوری سفیدرود و دره‌ی گوهررود، رودبار در استان گیلان واقع شده است. تصور عمده‌ی باستان‌شناسان بر این است که تپه مارلیک در هزاره‌ی دوم پیش از عصر حاصر به‌عنوان آرامگاه فرمانروایان و شاهزادگان کاربرد داشته است. برخی پژوهشگران نام مارلیک را برگرفته از واژگان «مار» و «لیک» می‌دانند و دلیل این نام‌گذاری را انبوه مارهایی می‌دانند که در گذشته در منطقه می‌زیستند.

در کاوش‌های باستان‌شناسی که اوایل دهه‌ی ۱۳۴۰ به سرپرستی دکتر عزت‌الله نگهبان انجام گرفت، مجموعه بزرگی از آثار باستانی از جمله ظروف سفالی، تندیس‌هایی به شکل حیوانات و مجسمه‌های سرامیکی با نقوشی از انسان کشف شدند. متأسفانه، تپه مارلیک بارها مورد دست‌برد سارقان عتیقه و آثار باستانی قرار گرفت و بسیاری از سلاح‌ها، زیوآلات و برخی ظروف تزئینی نقره و طلایی متعلق به این محوطه‌ باستانی در اروپا و آمریکا به مجموعه‌داران خصوصی فروخته شدند. 

همین موضوع باعث شد که عزت‌الله نگهبان و همکارانش در یک دوره چهارده ماهه (از اوایل پائیز ۱۳۴۰ تا زمستان ۱۳۴۱) در شرایط سخت به کاوش این محوطه‌ی باستانی پرارزش بپردازند. دکتر نگهبان و همکارانش توانستند پس از مرارت‌های فراوان، یکی از بزرگ‌ترین کشفیات باستانی تاریخ ایران را انجام دهند و به گورستان سلاطین دست پیدا کنند. اکنون به لطف کوشش‌های دکتر نگهبان، مارلیک به یکی از مشهورترین گورستان باستانی خاور نزدیک بدل شده است.

جام مارلیک، جامی که از زر ناب ساخته شده در دو سوی جام درخت زندگانی، گاوهای بالداری به چشم می‌خورد

جام مارلیک

دکتر نگهبان در کشفیات خود به ۵۳ گور در مارلیک برخورد. در قبور باستانی در مجموع ۲۵۰۰۰ اثر باستانی کشف شد که بزرگ‌ترین مجموعه کشف شده از هر گورستانی در اوایل عصر آهن در خاور نزدیک است. در این مجموعه ظروفی از طلا، نقره و برنز و به اشکال و اندازه‌های مختلف، ظروفی از شیشه (از اولین نمونه‌های شیشه‌سازی در تاریخ) و سرامیک و همچنین تندیس‌های سرامیکی و فلزی از نگاره‌های حیوانات و انسان به‌همراه برخی زیورآلات شخصی، مُهر و مهره‌های استوانه‌ای، مجموعه وسیعی از ابزارها و اسلحه‌ها و وسایل شکار وجود داشت. این کشفیات گسترده در زمان خود سروصدای زیادی به پا کرد و بار دیگر جایگاه مهم ایران در دنیای باستان را به جهانیان شناساند، تا جایی که تصاویر جام طلای مارلیک برای نزدیک به دو دهه روی اسکناس‌های پانصد ریالی چاپ می‌شد.

در مورد دوره‌های استفاده از گورستان مارلیک هنوز هم بحث است. اما دکتر نگهبان با بررسی‌های سالیابی که انجام داده، قدمت آن را بین سده‌های سیزدهم تا دهم قبل از عصر حاضر دانسته است. اما برخی پژوهشگران این گاه‌شماری را با ارجاع به چند اثر باستانی دیگر که در همین گورستان کشف شده زیرسوال برده‌اند و عقیده دارند که گورستان بین سده‌های هفتم تا ششم پیش از عصر حاضر مورد استفاده اشراف و سلاطین قرار می‌گرفته است. اما، آن‌طور که از بررسی‌های متأخر بر می‌آید، این گمانه‌ بیشتر به دلیل تدفین‌هایی است که احتمالا در سده‌های بعد در گورستان مارلیک انجام گرفته‌اند. در حالی که تپه مارلیک عمدتا گورستان شاهان و سلاطین بوده، اما در دامنه‌های تپه، گورهایی به چشم می‌خورد که به دلیل کیفیت و کمیت آثار باستانی همراه‌با مردگان تصور می‌شود که متعلق به فقرا بوده است.

در مورد ماهیت مردمان مارلیک هم بحث بسیار است، اما توافق جمعی بر این است که این گورستان متعلق به گروهی بوده که به یکی از زبان‌های ایرانی صحبت می‌کردند و از اوایل هزاره‌ی دوم پیش از عصر حاضر از آسیای میانه به ایران مهاجرت کردند. دکتر نگهبان معتقد است که مردمان مارلیک متعلق به قبیله مردوئی یا قبایل آماردوی بودند.

تل باکون، كهن‌ترين مركز مديريت و توليد صنعتی جهان

تل باکون

تل باکون، در استان فارس، یکی دیگر محوطه‌های پیشاتاریخی ایران است که در نزدیکی تخت جمشید قرار دارد. قدمت سکونت در تل باکون حدود ۴۰۰۰ تا ۳۵۰۰ سال قبل از عصر حاضر برآورده شده است. نخستین اکتشافات در تل باکون در سال ۱۳۰۷ توسط باستان‌شناس آلمانی، ارنست هرتسفلد از دانشگاه برلین انجام گرفتند. کاوش‌های هرتسفلد بعدها به وسیله‌ باستان‌شناسان دیگری از جمله الكساندر لانگستورف و دونالد مک‌كوین در سال‌‌های ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲ دنبال شد. بعد از این در سال ۱۳۱۵ بود که اریش اشمیت مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو کاوش‌های را در این محل انجام داد. کاوش‌های بعدی را نیز باستان‌شناسان خارجی از جمله نامو ایگامی و سیچی ماسودا از دانشگاه توکیو، ژاپن در سال ۱۳۳۵ انجام دادند.  

محوطه‌ باستانی تل باکون به دو فاز تقسیم می‌شود که به عقیده باستان‌شناسان فاز یک آن در حدود ۴۰۰۰ تا ۳۵۰۰ سال پیش از عصر حاضر دارای سکنه بوده است. در تل باکون، ظروف سفالین منقوش بسیاری کشف شده است. همچنین تندیس یک زن از جنس سرامیک و برخی حیوانات نیز در تل باکون کشف شدند. دیگر آثار باستانی کشف شده در محل از جنس مس، سفال و سنگ بودند. غنا و تنوع آثار باستانی تل باکون و همین‌طور کشف شواهدی از یک کارگاه بزرگ، نشان می‌دهد که این محوطه‌ باستانی روزگاری قطب صنعتی محسوب می‌شده و با نواحی دوردست از خلیج فارس تا کرمان و شمال شرقی ایران روابط بازرگانی داشته است. به باور باستان‌شناسان در تل باکون، مس، سنگ صابونی و فیروزه استخراج و در صنایع مختلف به کار می‌رفته است.

بخشی از آثار باستانی تل باکون در موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگوتپه مارلیک، میعادگاه سلاطین

بخشی از آثار باستانی تل باکون در مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو

فرهنگ تل باکون در هزاره پنجم و اوایل هزاره چهارم پیش از عصر حاضر در استان فارس شکوفا شده و برای مدت طولانی و با گستردگی جغرافیای بالا به حیات خود ادامه داده است. اگرچه سنت سفالگری تل باکون به اندازه فرهنگ شوش در خوزستان، غنی و پیچیده بوده، اما تصور می‌شود که مردمان ساکن تل باکون بیشتر به زندگی عشایری می‌پرداختند و به همین دلیل نیز سکونت‌گاه‌های کوچکتری نسبت به نواحی نزدیک مانند شوش کنونی داشتند. در سفال‌های تل باکون علاوه بر نقوش منحصر به فردی مانند گوسفندها و بزهایی با شاخ‌های بلند، کوزه‌ها و ظروف بسیاری با نقوش چلیپای شکسته یا سواتسیکا به چشم می‌خورد.

تپه‌حصار، مأمن پیشه‌گران باستانی

تپه‌حصار

تپه حصار، محوطه‌ی ماقبل تاریخی است که در روستای حیدرآباد در جنوب دامغان، استان سمنان در شمال شرقی ایران واقع شده است. تپه‌حصار برای اولین در سال ۱۲۵۷ توسط آلبرت هوتوم شیندلر کشف شد و سپس در سال‌های ۱۳۱۰ و ۱۳۱۱ توسط اریش اشمیت مورد بررسی قرار گرفت. بررسی‌های بعدی در اوایل دهه‌ی ۱۳۵۰ انجام گرفتند و بعدا گروهی از باستان‌شناسان در سال ۱۳۵۴، بررسی‌های علمی را با استفاده بهترین روش‌های نوین ارزیابی چینه‌شناسی و تاریخ‌گذاری رادیو کربن در تپه‌حصار انجام دادند.

از مجموع کاوش‌هایی که در این محوطه‌ی باستانی انجام گرفته، این‌طور بر می‌آید که تپه‌حصار از هزاره‌ی پنجم تا دوم پیش از عصر حاضر دارای سکنه بوده است. کمیت و پیچیدگی آثار باستانی کشف شده و همچنین آداب و رسوم دفن مردگان نشان می‌دهد، مردمان این فرهنگ با تمدن‌های بین‌النهرین و آسیای میانه روابطی داشته‌اند. باستان‌شناسان دوره‌های سکونت در تپه‌حصار را به ۳ دوره تقسیم کردند. قدمت اولین سکونت‌‌ها در این محوطه به‌درستی مشخص نیست، اما به عقیده باستان‌شناسان، مردمان تپه‌حصار از حدود ۵۰۰۰ سال قبل از عصر حاضر در دوره مس‌سنگی در این مکان سکونت داشتند. در بقایای کشف شده از این دوره، خانه‌های خشت‌وگلی و ابزارآلات مختلف و چرخ کشف شده است. همچنین ظروف و جام‌هایی با نقوش هندسی و منقش به نگاره‌های حیوانات و گیاهان نیز از این دوره برجای مانده است.

در دوره‌ی دوم که قدمت آن به ۴۰۰۰ سال قبل از عصر حاضر بازمی‌گردد، سنگ‌های لاجورد و مرمر سفید به وفور در مصنوعات مردمان فرهنگ تپه‌حصار یافت شده است. همین‌طور شواهد زیادی که از مس و سرب و نقره به دست آمده نشان می‌دهد که این منطقه زمانی نقش مهمی در تجارت و صادرات مصنوعات فلزی و سنگ‌های نیمه قیمتی به تمدن‌های آسیای میانه، بین‌النهرین و مصر ایفا کرده است. در دوره‌ی سوم که به نیمه دوم هزاره سوم پیش از عصر حاضر (عصر برنز) بازمی‌گردد، می‌توان شواهدی از ساخت شهری بزرگ با تراکم جمعیت بالا، تولید و ساخت انبوه مصنوعات و ساخت بناهای بزرگ عمومی و آئینی را در این منطقه مشاهده کرد.  

در دوره‌‌ی سوم و در اواخر هزاره‌ سوم پیش از عصر حاضر تغییرات زیادی در تپه حصار رخ داده است. باستان‌شناسان شواهدی از تغییر معماری و برنامه‌ریزی شهری را در تپه‌حصار یافته‌اند. باور بر این است که مردمان تپه حصار از پیشه کشاورزی به‌عنوان معیشت اصلی خود بهره می‌بردند و غلات (جو و گندم)، زیتون، انگور، عدس، نخود فرنگی و دیگر حبوبات را نیز می‌کاشتند. وجود تندیس‌های زیادی از حیوانات اهلی مانند گاو گوسفند نشان می‌دهد که مردمان تپه‌حصار به گله‌داری نیز می‌پرداختند. از شواهد آن‌طور بر می‌آید که مردم تپه حصار در تمامی ۳ دوره‌ پیشه‌گرانی ماهر بوده‌اند. در دوره‌ی اول مصنوعات فلزی مختلفی از خنجر، تیشه، پیکان و سوزن در این منطقه ساخته می‌شد. اما در آثار دوره‌ی دوم و سوم، کیفیت و تنوع به‌صورت چشمگیری افزایش پیدا کرده و زیورآلات شخصی مانند گوشواره، آویز و دست بند به‌همراه ابزارها و سلاح‌هایی مانند اسکنه، تیشه، نیزه و سرگرز و وسایل لوکسی مانند ظروف تزئینی و جام و آینه‌های منقوش ساخته می‌شود.

برای مطالعه بیشتر درباره تمدن‌های باستانی ایران می‌توانید به منابع زیر مراجعه کنید:

  • «جیرفت، کهن‌ترین تمدن خاورمیانه» نوشته دکتر یوسف مجیدزاده، نشر سازمان ميراث فرهنگي، ۱۳۸۲
  • «ایران از آغاز تا اسلام»، نوشته پروفسور رومن گیرشمن، ترجمه دکتر محمد معین، انتشارات نگاه، ۱۳۹۵
  • «مارلیک: شکوه فرهنگ عصر آهن گیلان» علی‌اکبر وحدتی و کریستین کُنارد پیلر، انتشارات موزه ملی ایران، ۱۳۹۷
  • «تاریخ ایران باستان»، دیاکونوف، میخائیل میخائیلوویچ. روحی ارباب. انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰
  • «تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا.آ. گرانتوسکی - م.آ. داندامایو، مترجم، کیخسرو کشاورزی، نشر مروارید، ۱۳۸۵
  • «مروری بر پنجاه سال باستان‌شناسی ایران»، عزت الله نگهبان، نشر سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۶
  • «ایران در شرق باستان»، ارنست هرتسفلد، ترجمه همایون صنعتی‌زاده. انتشارات دانشگاه شهید باهنر کرمان، ۱۳۸۱ 




تاريخ : چهار شنبه 24 مهر 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |