آیا رسیدن به دنیایی بدون پیری و مرگ در دسترس خواهد بود؟

انسان‌ها همواره  در آرزوی داشتن عمر طولانی بوده‌اند. برای اشاره به یک روند کلاسیک در مورد این ایده، می‌توانیم به داستان کوتاهی از کورت ونه گات در سال ۱۹۵۴۴ با عنوان «فردا و فردا و فردا» گریزی بزنیم. او فضای یک جامعه‌ی فاسد و  در حال تباهی را پس از اختراع یک داروی ضد پیری به تصویر کشیده است. شاید شما هم چنین فکر کنید که داروی ضد پیری یا افزایش‌دهنده‌ی طول عمر فقط در داستان‌های علمی‌تخیلی، فانتزی یا ترسناک پیدا می‌شوند؛ اما دانشمندان همواره در حال مطالعه‌ی چگونگی روند پیر شدن و گذر عمر و همچنین روش‌های محتمل برای متوقف ساختن آن روند بوده‌اند.

 در سرمقاله‌ای که در سال ۲۰۱۵ در Nature Medicine منتشر شد، گفته شده بود پیری بزرگ‌ترین عامل خطرناک برای بسیاری از بیماری‌های مزمن انسان است و اگر بتوانیم روند پیر شدن انسان را آهسته‌تر کنیم، احتمال ابتلا به این بیماری‌ها هم می‌تواند کمتر شود. در یک گزارش از سازمان بهداشت جهانی اشاره شده است که همه‌ی مردم با روند و سرعت یکسانی عمر نمی‌کنند و همچنین برای رخ دادن یا ندادن بیماری‌ها در بدن افراد هیچ تضمینی وجود ندارد. عوامل ژنتیکی و محیطی در این وضعیت نقش مهمی ایفا می‌کنند و دانشمندان به‌طور مستمر در حال مطالعه‌ی این موضوع هستند که دقیقا چه مواردی، روند پیر شدن را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

 در مطالعه‌ی ولدرلی (Wellderly Study) که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، به وجود ارتباط بین سلامت شناختی (ذهنی) با سلامت جسمی اشاره شده بود. شما همچنین ممکن است مطالعات انجام‌شده روی موش‌ها را در مورد انتقال خون به یاد داشته باشید؛ خون موش‌های جوان (و همچنین انسان‌های مورد آزمایش) اجازه‌ی رشد و نمو به اعضای بدن می‌داد. این در حالی بود که خون موش‌های پیرتر، دارای تأثیر منفی روی مغز، کبد و قلب آن‌ها بود. شاید در این مورد خاص، حق با خون‌آشام‌ها باشد!

 از بین بردن سلول‌های پیر در موش نیز دارای اثرات امیدوارکننده‌ای بود و گزارش مربوط به آن در ماه فوریه سال جاری در مجله‌ی نیچر ارائه شد. هنگامی که سلول‌های پیر (سلول‌هایی که دیگر نمی‌توانند تقسیم شوند) در حیوانات در حال پیری خود را نشان می‌دهند، این سلول‌ها مولکول‌هایی آزاد می‌کنند که می‌توانند به بافت‌های مجاور آسیب برسانند. موش‌ها مورد مهندسی ژنتیک قرار گرفتند؛ به‌طوری که سلول‌های پیر در بدن آن‌ها با تزریق دارویی خاص نابود می‌شدند. این موش‌های مهندسی‌شده دارای عمر طولانی‌تری به میزان ۲۰ تا ۳۰ درصد نسبت به همتایان طبیعی خودشان بودند.

 در سال ۲۰۱۵، سازمان غذا و داروی ایالات متحده، اولین آزمایش‌های بالینی از دارویی به نام متفورمین را مورد تأیید قرار داد. این داروی دارای پتانسیل‌ لازم برای گسترش طول عمر انسان تا ۴۰ درصد است و علاوه بر این، افزایش عددی طول عمر با افزایش بازه‌ی زمانی همراه است که مردم می‌توانند به‌طور مطلوب از سلامتی بدن خود لذت ببرند. فکر کردن به اینکه هم‌اکنون در جامعه‌ی علمی، تئوری‌ها و راه‌های متفاوتی برای متوقف کردن اثرات پیری وجود دارد، به خودی خود ما را به وجد می‌آورد. از سویی با گذشت زمان، صدها روش و تئوری جدید نیز در این مورد می‌توانند پیدا شوند. چنین چشم‌اندازی برای بسیاری از افراد هیجان‌انگیز است؛ اما در عین حال چندین پرسش و چالش اساسی در پیش روی ما می‌گذارد.

 پیر شدن و گذر عمر در آینده

 حال پرسش این است که ما به چه شکل می‌توانیم از پیش‌بینی ونه گات در مورد تباهی جامعه در صورت افزایش طول عمر انسان‌ها پیشگیری کنیم؟ آیا اصلا نیازی هست به اینکه ما طول عمر انسان را افزایش دهیم؟ ما در حال حاضر هم یکی از جانداران روی زمین با طولانی‌ترین زمان زندگی محسوب می‌شویم. در صورتی که افزایش طول عمر به یک هنجار عادی در جامعه تبدیل شود، مشکلات و چالش‌های اخلاقی و اجتماعی وجود خواهند داشت که در منابع گوناگون و توسط افراد گوناگون در مورد آن بحث‌های مفصلی صورت گرفته است.

 آیا آهسته‌تر کردن روند پیری یا حتی از بین بردن آن، تغییری در برداشت ما از آنچه به‌عنوان یک انسان می‌دانیم، ایجاد خواهد کرد؟ انسان‌ها در حال حاضر به‌عنوان یک گونه‌ی کاملا خودمحور به شمار می‌روند. ما انسان‌ها، اولویت بقا و استاندارد زندگی در سراسر این سیاره را برای خودمان قائل هستیم و بسیاری از گونه‌های دیگر را نادیده گرفته‌ایم. این سیاره تنها می‌تواند شمار مشخص و محدودی از انسان‌ها را به‌خوبی در خود جای دهد و باید توجه کنیم که در حال حاضر نیز دچار مشکلات پرشماری در زمینه‌‌ی منابع و آسیب‌های زیست‌محیطی شده است. حال اگر میزان مرگ‌ومیر افراد کمتر شود، جمعیت سیاره از مقدار کنونی هم بیشتر خواهد شد.

 از طرفی چنین استدلال می‌شود که نسل‌های جدید در قیاس با نسل‌های قدیمی‌تر، پیشرفته‌تر شده‌اند و ظرفیت و آمادگی بیشتری برای تغییر دارند. بدون از دنیا رفتن نسل پیرتر، پتانسیل کمتری برای توسعه‌ی دیدگاه‌های مختلف و ایده‌های جدید وجود خواهد داشت. مرگ همچنین به زندگی ما معنا و هدف بیشتری می‌بخشد؛ در اینجا بحث زمان مطرح می‌شود و از آنجا که زمان برای افرادی که روزی تسلیم مرگ خواهند شد، منبع محدودی به شمار می‌رود،؛ باعث می‌شود که ارزش و منزلت زمان و زندگی خود را بیشتر بدانند.

 از طرف مقابل، تحقیق در مورد داروها و ماده‌های ضد پیری به ما کمک می‌کند تا در آخرین سال‌های زندگی‌مان، سالم‌تر و تندرست‌تر باشیم و مراقبت‌های بهداشتی نیز برای افراد مسن ارزان‌تر شود. تحقیقات پزشکی تا به حال تمرکزشان را بر بسیاری از بیماری‌ها و شرایط خاص جسمانی معطوف داشته‌اند؛ اما اگر روی خود مقوله‌ی پیری تمرکز شود، آنگاه احتمال پیدایش آن بیماری‌ها در بدن افراد کاهش خواهد یافت.

 ما همچنین می‌توانیم تا حد زیادی از تجربه و عقل افراد سالمند به‌عنوان یک جامعه‌ی قابل توجه بهره‌مند شویم. نادیده گرفتن این زمینه‌ی پژوهشی به هیچ عنوان به سود علم نیست. تحقیقات در زمینه‌ی مبارزه با پیری می‌تواند به پژوهش‌های دیگری نیز منجر شود؛ از جمله اینکه چگونه می‌توانیم جمعیت‌های بزرگ‌تر را کنترل و هدایت کنیم.

برنامه‌ریزی شهری دقیق در آینده به یک ضرورت تبدیل خواهد شد. بسیاری از دانشمندانی که در حال مطالعه‌ی طول عمرند، بر این باور هستند که در پایان، مزایای تحقیقات ضد پیری بیشتر از جنبه‌های منفی آن خواهد بود. حتی اگر ما نتوانیم به‌طور کامل از پیری جلوگیری کنیم، می‌توانیم کاری کنیم که سال‌های آخر زندگی‌مان، راحت‌تر باشد و مجبور به مواجهه با بیماری‌های مختص این دوران نباشیم.





تاريخ : پنج شنبه 31 فروردين 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |