كساني كه وقت عمده خود را با بازي‌هاي نقش‌آفريني مي‌گذرانند، از موهبتي برخوردارند كه هواداران اكشن‌هاي معمولي و ماجرايي و... از آن بي‌بهره‌اند. آن هم لذت باز كردن صندوق‌هاي بي‌شمار و كشف قسمت‌هاي تازه براي استفاده در بازي است. بازي Borderlands از اين حيث موقعيتي بي‌نظير براي هواداران اين سبك است.كساني كه قسمت اول بازي را تجربه كرده باشند، مي‌دانند تمركز اصلي آن روي كشف و جمع‌آوري گنجينه‌هاي مخفي است. البته Borderlands تجربه‌اي فراتر از اينها را ارائه مي‌كند. در BL با يك داستان خوب، يك ارائه فراموش نشدني و يك گيم‌پلي شديدا اعتيادآور روبه‌رو هستيم كه بازيكن را تا مدت‌ها سرگرم خواهد كرد.داستان قسمت دوم از سفر ماجراجويان بازي قبلي با قطار آغاز مي‌شود. فرد خبيثي با نام Handsome Jack آنها را به تله انداخته و با انفجار قطار، اقدام به قتل آنها مي‌كند. قهرمانان ما در خطه برفي پاندورا به هوش آمده و با Claptrap، ربات خل وضع روبه‌رو مي‌شوند كه براي نجات آنها آمده است. (البته به خيال خودش به دنبال چند نوكر براي كمك به انتقام گرفتن خودش آمده است!) كم‌كم قهرمانان ما كه به قصد جمع‌آوري تجهيزات به آن سرزمين سفر كرده‌اند، با مزاحمت‌هاي جك خوشگله، عزم خود را براي عزل وي جزم مي‌كنند و نبردي حماسي ميان آنها و جك درمي‌گيرد كه به نجات سياره غرق در آشوب پاندورا مي‌انجامد.داستان قسمت دوم BL چند سر و گردن بالاتر از قسمت اول ‌است. البته اصل داستان چندان نوگرايانه نيست. هوش مصنوعي كه كاراكتر را به قهرمان‌بازي وامي‌دارد و يك همراه خل وضع و يك ابرقدرت مجنون را قبلا بارها ديده‌ايم. اوج درخشش نويسندگي را مي‌توان در مراحل جانبي آن ديد؛ مراحلي كه گاهي شما را در منصب داور ميان چهار دزد قرار مي‌دهد تا قضاوت كنيد كداميك اهل تقلب در بازي است، گاهي شما را به مبارزه با تعدادي دزد فاضلاب‌نشين مي‌فرستد كه پيتزاخور بوده و مانند لاك‌پشت‌هاي نينجا حرف مي‌زنند؛ و گاهي ديگر شما را به جستجوي قطعات بدن براي يك ربات ديوانه‌تر از كلپ‌ترپ مي‌فرستد.اين طنز ناب در همه جاي بازي يافت مي‌شود؛ حتي در طراحي صحنه‌ها و كاراكترهاي بازي. ديالوگ‌ها با هوشمندي فوق‌العاده‌اي نوشته شده و استفاده از تعدادي گوينده بنام و باتجربه، حاصل كار را به يك شاهكار تبديل كرده است. كاراكترها نسبت به گذشته ديالوگ‌هاي خيلي بيشتري دارند كه به تعامل بازيكن با دنياي پاندورا كمك شاياني مي‌كند. از حق نگذريم، استفاده فراوان از طنز در اين بازي، نه تنها به حماسي بودن اصل داستان صدمه‌اي نزده، بلكه در نهايت با شالوده‌اي دوست داشتني و دلپذير، همچون كارهاي پيكسار طرف هستيم.گرافيك بازي، حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد. خيلي از كساني كه زياد اسير ظاهر يك كار هستند، احتمالا با نظر اول و ديدن گرافيك خاص سل شيد (Cell Shade) از امتحان آن منصرف شوند. اما كساني كه قدر خاص بودن و هنر را بدانند، از ديدن مناظر آن، لذت زيادي خواهند برد. تركيب رنگ‌ها فوق‌العاده است و با هوشمندي تمام انجام شده تا هيچگاه از خيره شدن به صفحه مانيتور دلزده نشويد. مشكلات گرافيك اندك بازي به بارگذاري تكسچرها مربوط مي‌شود كه در هر سه نسخه وجود دارد. البته مانند بسياري از بازي‌هاي روز، نسخه PC حرف اول را مي‌زند و تعداد قابل توجهي افكت تنظيمي، مانند عمق تصوير و آب حقيقي وجود دارد كه با آنها مي‌توانيد تجربه خود را بهتر كنيد. البته، شايد بزرگ‌ترين ايرادي كه مي‌توان به بازي وارد دانست و در كنار طراحي گرافيك، گيم‌پلي را هم شامل مي‌شود، عدم شخصي‌سازي درست لباس‌هاست.لباس تمام كاراكترها فيكس شده است و فقط مي‌توانيد پوسته آنها را تعويض كنيد. همچنين امكان تغيير شكل سر كاراكتر وجود دارد كه ظاهر كاراكتر را تا حدودي از يكنواختي درمي‌آورد؛ اما آنچه بايد، نيست. موسيقي بازي هم در جاي خود عالي از آب درآمده و خلق يك جوّ گيرا و جذاب را ممكن ساخته است.گيم‌پلي BL2 نسبت به نسخه اول تغيير فاحشي ندارد. اما هزار و يك بهبود در گيم‌پلي، آن را چند پله جلو برده است. هسته اصلي گيم‌پلي، شوتر اول شخص است. كلاس‌ها از چهار نوع تشكيل شده‌ است. Gunzerker متخصص سلاح است و قدرت اصلي او، استفاده همزمان از دو سلاح است.Commando، از يك Torrent خودكار براي جلب توجه و آسيب زدن به دشمن استفاده مي‌كند. Sirenها مي‌توانند دشمنان را در يك هاله نوري زنداني كنند و Assassinها با ساخت يك تجسم دروغين از خود، مي‌توانند صحنه را ترك كرده، و از پشت سر يا هر نقطه استراتژيك ديگر به دشمنان حمله كنند. سلاح، نارنجك، سپر و انواع و اقسام بخش‌‌هاي ديگر به فراواني در پاندورا يافت مي‌شود.قبل از برداشتن هر چيز، اطلاعات مربوط به آن روي صفحه به نمايش درمي‌آيد و از اين طريق مي‌توانيد آيتم‌هاي خوب را قبل از برداشتن شناسايي كنيد. همچنين توانايي علامت زدن آيتم‌هاي بدردنخور براي فروش سريع در فروشگاه‌ها را داريد.سلاح‌هاي متعددي با ويژگي‌هاي خاص مانند آتش و انفجاري در بازي يافت مي‌شود كه هر يك در مقابل دشمن خاصي موثر واقع مي‌شود. هدشات كردن هم در كشتن سريع دشمنان بي اثر نيست. درخت توانايي‌ها سه شاخه دارد كه به قدر كافي بازيكن را براي پيشرفت ترغيب مي‌كند.در كنار آن، امتيازاتي براي انجام اعمال خاص، به دفعات خاص تعيين شده كه در صورت دستيابي، ويژگي‌هايي مانند سلامت يا قدرت آتش را افزايش مي‌دهد. هر بار كه سلامت شما به اتمام برسد، چند ثانيه براي كشتن يك دشمن و بازگشتن به زندگي وقت داريد. در غيراين صورت، از آخرين چك پوينت (كه بخوبي چيده شده‌ است) بازي را پي مي‌گيريد.پس از اتمام بازي، مي‌توانيد با حفظ درجه خود، حالت True Vault Hunter را تجربه كنيد و لذت ببريد. با اين‌كه حالت تكنفره واقعا سرشار از تجربيات فراموش نشدني است، مي‌توان قابليت واقعي BL2 را در حالت چند نفره يافت. در اين حالت تا دو نفر در حالت Split-Screen و چهار نفر در حالت آنلاين مي‌توانند همراه يكديگر در سياره پاندورا ماجراجويي كنند.اين مد به مدد دشمنان قوي‌تر و سيستم مبادله آيتم‌ها جذابيت‌هاي خاص خودش را دارد. البته مشكل نسبتا ناراحت‌كننده‌اي نيز در اين بين وجود دارد؛ در بازي ديابلو 3، سيستمي براي تجربه آنلاين وجود دارد كه براي هر بازيكن، يك سري آيتم خاص تعيين مي‌كند و به همين علت تعادل بازي حفظ مي‌شود. اما در BL2، چنين سيستمي وجود ندارد و يك‌سري آيتم خاص براي چهار بازيكن وجود دارد تا بين خودشان تقسيم كنند. بنابراين بايد حسابي در انتخاب هم تيمي‌هاي خود دقت كنيد. مهم نيست با غريبه‌ها بازي كنيد يا با دوستان. اگر هم تيمي‌هاي عادلي نداشته باشيد براحتي سرتان كلاه مي‌رود. براي اتمام بازي چيزي حدود 30 ساعت زمان نياز داريد. اين بازي را به همه دوستداران شوترها و نقش‌آفريني‌هاي اول شخص توصيه مي‌كنيم.